قواعد داوری-نسخه فارسی-۱۴۰۰
باشگاه داوری قراردادنویسان ایرانیان به شماره ثبتی ۴۷۹۱۷ و شناسه ملی ۱۴۰۰۸۵۳۷۷۴۸ (که از این پس "کداک" نامیده میشود) یک مرکز مستقل و دائمی است که تحت نظر باشگاه میثاق قراردادنویسان ایرانیان به شماره ثبتی ۴۱۶۲۷ و شناسه ملی ۱۴۰۰۶۷۶۳۵۸۳ (که از این پس "باشگاه" نامیده میشود) اداره میشود.
قواعد داوری کداک
Contractual Disputes Arbitration Club-CODAC
(باشگاه داوری قراردادنویسان ایرانیان)
فهرست
بخش اول: مقررات عمومی
۱- باشگاه داوری اختلافات قراردادی
۲-دامنه شمول
۳-مبانی قانونی ارجاع به داوری مرکز
۴-تعاریف
۵-ابلاغ و محاسبه مواعد
بخش دوم: ساختار سازمان داوری
۶-باشگاه داوری قراردادنویسان ایرانيان
۷- دبیرخانه دایمی داوری
۸-دبیر دایمی داوری
۹-دیوان داوری
۱۰-مقام عالی ناصب
۱۱-مقام ناصب داور
۱۲-رییس سازمان داوری
بخش سوم: شروع داوری
۱۳-درخواست داوری
۱۴-پاسخ به درخواست داوری
۱۵- موافقتنامه داوری یا داوری نامه
۱۶-تشکیل دیوان داوری
بخش چهارم: دیوان داوری
۱۷-تعداد و انتصاب داوران
۱۸-داور واحد
۱۹-هیات داوری
۲۰-انتصاب داوران در رسیدگی های چند نفره
۲۱-انتصاب داور در جلب ثالث
۲۲-خصوصیات و ویژگی های داوران
۲۳- جرح، عزل، استنکاف و استعفاء و معاذیر موجهه
۲۴- تشریفات جرح و عزل
۲۵-تصمیم گیری در خصوص جرح و عزل
۲۶-جانشینی داور
۲۷-تکرار استماع در صورت جانشینی داور
بخش پنجم: رسیدگی داوری
۲۸- جلسه دیوان
۲۹- رسیدگی فوری
۳۰-رسیدگی طاری
۳۱- لوایح کتبی
۳۲- مقر داوری
۳۳- زبان داوری
۳۴- نمایندگان و دستیاران طرفین
۳۵- جلسات استماع
۳۶- شهود
۳۷- داوریار
۳۸- صلاحیت دیوان داوری
۳۹- قرار و دستور
۴۰-ورشکستگی، فوت، حجر یا زوال سمت طرفین داوری
۴۱- قانون حاکم
بخش ششم: صدور رای، خاتمه جلسه استماع و خاتمه داوری
۴۲-رای داوری
۴۳-اصلاح و تفسیر آراء و آرای تکمیلی
۴۴-داوری همسان
۴۵-سازش
۴۶- آمبودزمان
۴۷- نظریه داوری
۴۸- هزینه های داوری
بخش هفتم: مقررات نهایی
۴۹-تحدید مسئولیت
۵۰-محرمانگی و حقوق مادی و معنوی
۵۱-سایر مقررات
بخش اول: مقررات عمومی
ماده ۱- باشگاه داوری اختلافات قراردادی
۱-۱- هدف از قواعد حاضر، ایجاد سازوکار اختصاصی در جهت حل و فصل اختلافات قراردادی بین اشخاص حقیقی یا حقوقی توسط داوران متخصص در امر قراردادنویسی است.
۱-۲- کداک، اسامی داوران مورد تأیید خویش را در سایت رسمی خود منتشر می نماید. در صورت انتخاب داور(ان) از لیست داوران کداک، دبیر داوری حق عدم انتصاب داور مربوطه را حسب بند ۳-۱۷ ندارد.
۱-۳- مرجع تفسیر، تعبیر و رفع ابهام، تعارض و اجمال مفاد قواعد حاضر، کداک میباشد. کداک حق اصلاح، تکمیل و بازنگری مفاد قواعد حاضر را خواهد داشت.
۱-۴- داوری باید با رعایت قواعد حاضر، با مشورت طرفین و جهت تضمین حل و فصل اختلافات به صورت عادلانه، سریع و به صرفه به نحو مقتضی انجام گردد.
ماده ۲- دامنه شمول
۲-۱- هرگاه طرفین طی توافق تعابیر زیر را جهت ارجاع اختلاف خود به داوری به کار گرفته باشند، این امر به منزله توافق طرفین برای برگزاری داوری توسط کداک و مطابق با قواعد آن بوده و کداک موظف به انجام امر داوری میباشد:
الف) باشگاه داوری اختلافات قراردادی یا Contractual Disputes Arbitration Club؛
ب) مرکز یا باشگاه داوری کداک یا CODAC.
ج) باشگاه داوری قراردادنویسان ایرانیان؛
د) کانون قراردادنویسان ایران؛
ه) باشگاه میثاق قراردادنویسان ایرانیان؛
ه) هر تعبیر یا ترکیب مشابه دیگری که دلالت ضمنی بر داوری از سوی کداک نماید.
۲-۲- هرگاه طرفین طی توافق، تعابیر زیر را جهت ارجاع اختلاف خود به داوری به کار گرفته باشند، این امر به منزله توافق طرفین برای داوری بر اساس قواعد کداک است، لکن کداک در قبول انجام امر داوری مختار خواهد بود:
الف) داوری بر طبق قواعد داوری باشگاه داوری اختلافات قراردادی یا Contractual Disputes Arbitration Club؛
ب) داوری بر طبق قواعد داوری مرکز کداک یا CODAC؛
ج) داوری بر طبق قواعد داوری باشگاه قراردادنویسان ایران؛
د) داوری بر طبق قواعد داوری کانون قراردادنویسان ایران؛
ه) داوری بر طبق قواعد داوری کداک؛
و) هر تعبیر یا ترکیب مشابه دیگری که دلالت ضمنی بر داوری بر اساس قواعد کداک نماید؛
۲-۳- هرگاه طرفین، داور خود را شخص حقوقی کداک، تحت تعابیر مندرج در بند ۱-۲، انتخاب کرده باشند، مطابق بند ۲-۱۱، کداک به عنوان مقام ناصب داور تلقی میگردد.
۲-۴- هرگاه طرفین، ضمن توافق بر داوری کداک، قواعدی غیر از قواعد کداک را ملاک قرار داده باشند یا در برخی موضوعات شکلی، توافقی خلاف قواعد کداک نموده باشند، کداک در اداره داوری موصوف مختار است.
۲-۵- این قواعد در خصوص کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی تبعه ایران و خارج از کشور که به شرح فوق ارجاع به داوری داده باشند جاری است.
۲-۶- برای همه موضوعات شکلی رسیدگی که در قواعد حاضر نیامده، قانون تعیینی داور واحد یا سرداور (در مواردی که طرفین ایرانی نیستند) ملاک عمل خواهد بود.
۲-۷- در صورت عدم توافق طرفین بر قانون حاکم بر قواعد حل تعارض، قانون تعیینی سرداور ملاک عمل خواهد بود.
۲-۸- قانون یا نظام حقوقی یک کشور مشخص، به هر نحو که از سوی طرفین اختلاف تعیین گردد، قانون ماهوی حاکم تلقی خواهد شد؛ در غیر اینصورت قانون تعیینی سرداور ملاک عمل خواهد بود.
۲-۹- این قواعد از تاریخ ۰۱/۰۱/۱۴۰۰ (نسخه دوم) لازم الاجرا تلقی شده و بر تمامی داوریهایی که پس از این تاریخ آغاز میشوند اعمال خواهد شد، مگر در صورتی که طرفین بر خلاف آن توافق نمایند.
ماده ۳- مبانی قانونی ارجاع به داوری کداک
۳-۱- در موارد زیر، با لحاظ ماده ۲، کداک، ملزم به انجام داوری بر اساس قواعد حاضر میباشد:
الف) قرارداد داوری بین طرفین اختلاف منعقد شده و در آن به یکی از روشهای مذکور در بند ۱-۲ فوق الذکر به داوری کداک ارجاع شده باشد؛
ب) شرط داوری در ضمن قرارداد پایه درج شده باشد و در آن به حل و فصل اختلاف از طریق ارجاع به داوری کداک اشاره شده باشد؛ چه مطابق با فرمت شرط نمونه داوری منتشره کداک باشد و چه نباشد؛
ج) شرط داوری در ضمن قرارداد پایه درج شده باشد ولی در آن به حل و فصل اختلاف از طریق ارجاع به داوری کداک اشاره نشده باشد و طرفین یا شخص ثالث منتخب طرفین برای تعیین مرکز داوری، متعاقبا کداک را برای انجام امور داوری انتخاب کرده باشند؛
د) توافق ضمنی بر داوری کداک؛
ه) توافق بعدی بر داوری کداک؛
و) در صورت ارجاع حل و فصل اختلاف از سوی مراجع قضایی و شبه قضایی.
۳-۲- بموجب این قواعد، شرط داوری مندرج در قراردادهای پایه، به عنوان موافقتنامه مستقل از قرارداد پایه تلقی شده و اعتبار آن منوط به اعتبار قرارداد نیست.
۳-۳- در صورتی کداک صلاحیت کامل در رسیدگی داوری خواهد داشت که به همه موارد زیر در شرط یا موافقتنامه داوری تصریح کرده باشند یا بعداً توافق نمایند:
الف) تفسیر و تعبیر متن و محتوای قرارداد؛
ب) اعتبار قرارداد؛
ج) فسخ یا خاتمه قرارداد؛
د) دیگر اختلافات ناشی از قرارداد.
ماده ۴- تعاریف
در این قواعد:
۴-۱- "استعفا" به معنای اعلام کتبی داور مبنی بر خودداری از ادامه داوری بنا بر دلایل قابل قبول با تشخیص دبیر دائمی داوری میباشد.
۴-۲- "استنکاف" به معنای خودداری از انجام امور داوری در غیر از موارد استعفا، بنا بر تشخیص دبیر دائمی داوری میباشد.
۴-۳-"اعلام قبولی" به معنای قبولی کتبی داور(ان) ازطریق تسلیم نامه به دبیر داوری یا امضای داورینامه میباشد.
۴-۴- "اقدام تامینی و موقتی" به معنای اقدامات احتیاطی دیوان داوری است که بنابر درخواست متقاضی و تشخیص دیوان، به منظور حفظ و در امنیت قرار دادن خواسته، برای مدت محدود و معین اتخاذ میگردد.
۵-۴- "اکثریت مطلق داوران" به معنای تعداد نصف به علاوه یک کلیه داوران، اعم از حاضر و غایب است.
۴-۶- "امضاء" به معنای امضای دستی، امضای اسکن شده در بستر اتوماسیون اداری مطمئن، امضای الکترونیکی (طبق تعریف قانون تجارت الکترونیکی ایران) و امضای الکترونیکی مطمئن (طبق تعریف قانون تجارت الکترونیکی ایران)؛ و در صورت عدم امکان، اثر انگشت میباشد.
۴-۷- "انتخاب یا تعیین داور" به معنای برگزیدن داور از سوی طرفین، مقام ناصب داور، مقام عالی ناصب یا دبیر داوری است.
۴-۸- "انتصاب داور" به معنای نصب رسمی داور انتخابی بموجب گواهی انتصاب صادره دبیر داوری می باشد.
۴-۹- "بیانیه" به معنای اعلام نظر کتبی اختصاصی و مستقل هر یک از داوران نسبت به موضوع اختلاف، در مواردی که دیوان داوری منتج به صدور رأی نهایی نمی گردد، میباشد.
۴-۱۰- "توافق ضمنی بر داوری" به معنای هر توافق عملی، ضمنی و شفاهی بین طرفین، جهت ارجاع اختلاف به داوری کداک است.
۴-۱۱- "رسیدگی" به معنای روند کامل داوری اعم از جلسات داوری، جلسات استماع و تشریفات داوری، از تاریخ ثبت درخواست داوری تا اعلام خاتمه داوری از سوی دبیر داوری است.
۴-۱۲- "جلسه داوری" به معنای جلسه ای است که از سوی دیوان یا دبیر داوری جهت هماهنگی بین داور(ان) یا طرفین داوری، به منظور پیشبرد، اداره داوری یا اخذ مشورت تشکیل می شود.
۱۳-۴- "جلسه استماع"یا "جلسه رسیدگی" به معنای جلسه رسمی است که جهت رسیدگی داوری تحت تشریفات قواعد حاضر تشکیل می گردد.
۱۴-۴-"خاتمه جلسه استماع" به معنای تاریخ ختم کلیه جلسات رسیدگی تحت قواعد حاضر اعلامی توسط دیوان است.
۱۵-۴-"خاتمه داوری" به معنای تاریخ انقضای مدت سه ماهه از تاریخ ابلاغ رای نهایی یا مدت تمدیدشده احتمالی طبق بند ۵-۴۴ است.
۴-۱۵- "داور تعیینی یا منتخب" به معنای داور انتخابی هر یک از طرفین یا مقام ناصب داور یا مقام عالی ناصب (حسب مورد) میباشد.
۴-۱۶- "داور کداک" به معنای داور ذیصلاحی است که نام وی در سایت رسمی باشگاه یا کداک اعلام میشود.
۴-۱۷- "داور مستنکف" به معنای داوری است که از ایفای وظایف داوری تحت قواعد حاضر امتناع ورزد.
۴-۱۸- "داوریار" به معنای متخصص یا متخصصین منصوب از سوی دیوان داوری است که دیوان داوری را در تصمیم گیری بر پایه نظرات کارشناسی یاری مینمایند.
۴-۱۹- "دبیر داوری" یا "دبیر" به معنای دبیر دایمی یا موقت کداک میباشد.
۴-۲۰- "دبیر دایمی" به معنای دبیر داوری است که برای دوره های دوساله از سوی باشگاه منصوب میگردد.
۴-۲۱- "دستورالعملهای اجرایی" به معنای دستورالعملهایی است که برای تسهیل اجرای این قواعد توسط دبیرخانه داوری منتشر میشوند.
۴-۲۲- "دعوی اضافی" به معنای هرگونه خواسته بعدی یکی از طرفین داوری با ماهیت افزایش یا کاهش میزان خواسته، تغییر، اصلاح یا اضافه نمودن خواسته میباشد.
۴-۲۳- "دیوان داوری" یا "دیوان" شامل یک داور واحد یا چند داور (حسب مورد).
۴-۲۴- "رأی" به هر دستور، قرار یا حکمی اطلاق میگردد که از سوی دیوان داوری در هر مرحله از رسیدگی صادر شود؛ اعم از اینکه جزئی، موقتی یا نهایی باشد.
۴-۲۵- "رأی اختصاصی" به معنای رأی مستقل صادره توسط هر داور، جدای از رأی نهایی صادره دیوان داوری، نسبت به موضوع اختلاف، تا یک هفته پس از صدور رأی نهایی داوری میباشد.
۲۶-۴-"رای سازشی" به معنای رای غیرالزام آوری است که از سوی سازش گر بر اساس تشریفات مدنظر وی صادر شده و رعایت قواعد حقوقی در صدور آن الزامی نیست.
۲۷-۴-"رای داوری برپایه سازش" به معنای رای الزام آور صادره از سوی سازش گر است که به دنبال درخواست هر یک از طرفین و درصورت تایید رای سازشی از سوی آنان صادر می گردد.
۴-۲۸- "رسیدگی توأمان" به معنای رسیدگی یک جا به دعاوی مرتبط با یکدیگر و دارای شرط یا قرارداد داوری سازگار میباشد.
۴-۲۹- "رسیدگی فوری" به معنای نوعی از رسیدگی است که با تعدیل برخی تشریفات، از زمان داوری کاسته یا روند اجرای آن تسریع می شود.
۴-۳۰- "رسیدگی طاری" به معنای رسیدگی توأمان، رسیدگی در صورت ورود و جلب ثالث، دعوی متقابل و دعوی اضافی میباشد.
۴-۳۱- "روز کاری" به معنای روزهای کاری طبق تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران، به غیر از پنجشنبههاست.
۳۲-۴- "سازش نامه" به معنای توافق کتبی طرفین روی رای سازشی صادره از سوی سازش گر یا توافق کتبی مستقل آنان میباشد.
۴-۳۳- "ساعت کاری" به معنای ساعت ۸ صبح تا ۵ بعدازظهر مطابق زمان استاندارد ایران (UTC+03:30) میباشد.
۴-۳۴- "شروع داوری" به معنای تاریخ ثبت درخواست داوری نزد دبیرخانه داوری کداک است.
۴-۳۵- "شرط داوری" به معنای شرط ضمن عقد قرارداد پایه است که به موجب آن حل و فصل اختلافات ناشی از یا در رابطه با قرارداد پایه شامل ولي نه محدود به هر موضوعی مربوط به تشکيل، اعتبار، تفسير، اجرا، نقض يا تخلف از تعهدات قرارداد يا فسخ يا خاتمه قرارداد،يا هر اختلاف راجع به تعهدات خارج از قرارداد ناشی از يا در ارتباط با قرارداد، به داوری ارجاع شده است.
۴-۳۶- "طرف" یا "طرفین" به معنای خواهان ها، خوانده ها یا اشخاص الحاقی می باشند.
۴-۳۷- "قرارداد پایه" یا "قرارداد" به معنای توافقی است که اختلاف طرفین، ناشی از یا در رابطه با این توافق حاصل شده است.
۴-۳۸- "قرارداد داوری" به معنای توافق کتبی و مستقل از قرارداد پایه طرفین، مبتنی بر شرایط حل و فصل اختلاف ناشی از یا در ارتباط با قرارداد پایه با ارجاع به داوری کداک؛ چه این قرارداد قبل از بروز اختلاف تنظیم و امضا شده باشد یا بعد از بروز اختلاف.
۴-۳۹- "قواعد" به معنای قواعد داوری حاضر باشگاه تحت عنوان «قواعد کداک» (نسخه معتبر در زمان ارجاع) میباشد.
۴-۴۰- "کناره گیری" به معنای استعفا یا استنکاف داور از انجام امور داوری است.
۴۱-۴- "گواهی انتصاب" به معنای گواهی صادره دبیر دایمی مبنی بر انتصاب داور یا امضای داورینامه از سوی دبیر، به دنبال دریافت اعلام قبولی از داور(ان) است.
۴۲-۴-"گواهی سازش" به معنای گواهی صادره از سوی سازش گر که به دنبال درخواست هر یک از طرفین و درصورت تایید رای سازشی از سوی آنان صادر می گردد.
۴-۴۳- "مقام عالی ناصب" به معنای شخص حقیقی است که از سوی طرفین اختلاف یا مدیر عامل باشگاه (حسب مورد و شرایط مندرج در این قواعد) انتخاب میگردد و تحت قواعد حاضر به تسهیل ، رفع موانع و تصحیح امر داوری میپردازد.
۴-۴۴- "مقام ناصب داور" به معنای شخصی اعم از حقیقی یا حقوقی است که از سوی طرف یا طرفین داوری برای انتخاب داور یا داوران آنها یا سرداور انتخاب شده است.
۴-۴۵- "موافقتنامه داوری یا داوری نامه" به معنای توافق بین طرفین اختلاف و یا داور یا داوران جهت آغاز به کار داوران در رسیدگی داوری می باشد.
۴-۴۶-"CODAC" یا "کداک" به معنای مرکز داوری اختلافات قراردادی است.
ماده ۵- ابلاغ و محاسبه مواعد
۵-۱- تحت این قواعد، هر گونه ابلاغ، مکاتبه، پیشنهاد یا درخواست باید کتبی باشد.
۵-۲- محتوای ابلاغ، مکاتبه، پیشنهاد یا درخواست، زمانی کتبی محسوب میگردد که به یکی از طرق زیر صورت پذیرد:
الف) محتوا به صورت دست نوشته، پرینت یا اسکن به امضای ارسال کننده برسد.
ب) از طریق اتوماسیون اداری دارای بستر مطمئن (یکی از نرم افزارهای اتوماسیون اداری) و اختصاصی ارسال کننده (دارای اکانت اختصاصی)، صادر شده و به امضای ارسال کننده برسد.
تبصره ۱: اگر ارسال کننده شخص حقوقی باشد، امضاء باید از سوی مدیرعامل (در شرکت خصوصی) یا بالاترین مقام دستگاه اجرایی یا مدیر عامل (در نهاد غیر خصوصی) صورت گرفته و نیز ممهور به مهر شرکت یا ارگان شده یا به امضای وکیل یا نماینده تام الاختیار شخص حقوقی برسد.
۵-۳- چنین ابلاغ، مکاتبه، پیشنهاد یا درخواستی میتواند به صورت دستی، پست دو قبضه، پیشتاز، پست عادی و یا خدمات پیک موتوری، و یا ارسال به هر شکلی از ارتباطات الکترونیکی (از جمله پست الکترونیکی معرفی شده قبلی ارسال کننده به ایمیل معرفی شده قبلی گیرنده و فکس بر روی شماره اختصاصی گیرنده) یا ارسال یا تحویل به هر وسیله مناسب دیگر که متضمن دریافت رسید تحویل باشد انجام پذیرد.
۵-۴- هر گونه ابلاغ، مکاتبه، پیشنهاد یا درخواست، دریافت شده تلقی خواهد شد در صورتی که یکی از موارد زیر به ترتیب اولویت محقق گردد:
۱-۴-۵-گیرنده شخص حقیقی باشد:
الف)
(الف-۱) شخصاً به گیرنده یا نماینده یا وکیل معرفی شده قبلی وی تحویل شود،
(الف-۲) به هر نشانی اعلام شده از سوی گیرنده جهت انجام تشریفات داوری ارسال گردد،
(الف-۳) به هر نشانی اعلام شده گیرنده پس از تاریخ امضای قرارداد پایه ارسال گردد،
(الف-۴) به هر نشانی مورد توافق بعدی طرفین ارسال گردد؛
ب)
(ب-۱) به یکی از بستگان یا خادمان گیرنده که سن و وضعیت ظاهری آنان برای تمیز اهمیت اوراق یاد شده کافی باشد در محل سکونت معمول تحویل گردد یا در محل کار به کارگزینی شرکت یا رییس گیرنده یا دبیرخانه شرکت یا منشی گیرنده تحویل شود، یا
(ب-۲) به نشانی پستی گیرنده ارسال گردد،
ج)
(ج-۱) به هر نشانی معمول در روابط سابق بین طرفین ارسال شود، یا
(ج-۲) در صورتی که پس از جستجوی کافی هیچ کدام از موارد مزبور معلوم نشود، به نشانی آخرین محل سکونت معمول یا محل کار گیرنده تحویل گردد.
تبصره ۲: موارد مندرج در قسمت های (الف)، (ب) و (ج) نیز به نوبه خود دارای اولویت ترتیبی هستند.
۲-۴-۵-گیرنده شخص حقوقی باشد:
(الف) به هر نشانی اعلام شده از سوی گیرنده جهت انجام تشریفات داوری ارسال گردد،
(ب) به هر نشانی اعلام شده از سوی گیرنده پس از تاریخ امضای قرارداد پایه ارسال گردد،
(ج) به هر نشانی مورد توافق بعدی طرفین ارسال گردد؛
(د) به دبیرخانه شرکت در اقامتگاه قانونی شرکت تحویل شود،
(ه) به نشانی پستی گیرنده ارسال گردد،
(و) به هر نشانی معمول در روابط سابق بین طرفین ارسال گردد، یا
(ز) در صورتیکه پس از جستجوی کافی هیچ کدام از موارد مزبور معلوم نشود، به نشانی آخرین اقامتگاه گیرنده تحویل گردد.
تبصره ۳: موارد الف تا ز دارای اولویت ترتیبی هستند.
۵-۵- هر گونه ابلاغ، مکاتبه، پیشنهاد یا درخواستی از روز تحویل طبق بند ۴-۵ فوق، دریافت شده تلقی میشود.
۵-۶- برای محاسبه مواعد مندرج در این قواعد، این مواعد باید از روز بعد از دریافت هر گونه ابلاغ، مکاتبه، پیشنهاد یا درخواست شروع شوند. چناچه آخرین روز مدت مزبور در این قواعد روز غیر کاری باشد، در این صورت مدت مزبور تا پایان اولین روز کاری پس از آن تمدید خواهد شد.
۵-۷- زمان دریافت هرگونه ابلاغ، مکاتبه، پیشنهاد یا درخواست، در غیر از ساعات کاری، به منزله دریافت در روز بعد محسوب میگردد.
۵-۸- طرفین باید یک نسخه از هر گونه ابلاغ، مکاتبه، پیشنهاد یا درخواست در رابطه با داوری را نزد دبیر داوری ثبت نمایند.
۵-۹- دبیر یا دیوان داوری (حسب مورد) میتوانند در هر زمان، تمامی مواعد مندرج در این قواعد را تمدید نموده یا کوتاه تر نماید.
بخش دوم: ساختار مرکز داوری
ماده ۶- باشگاه داوری قراردادنویسان ایرانیان (کداک)
علاوه بر اختیارات و وظایفی که در این قواعد بر عهده باشگاه میباشد، مدیریت و اداره سازمان داوری تحت قواعد حاضر نیز بر عهده وی بوده و کلیه عوامل اجرایی آن از سوی باشگاه تعیین خواهند شد.
ماده ۷- دبیرخانه دایمی داوری
دبیرخانه داوری متشکل از دبیر داوری، منشی، بایگان و کارشناس (ان) داوری است که دارای وظایف و اختیارات زیر است:
الف) ثبت و ضبط وقایع مربوط به داوری.
ب) ارسال و دریافت کلیه مکاتبات و مراسلات مربوط به داوری.
ج) نگهداری مستندات مربوط به دیوان داوری به صورت فیزیکی؛ تا زمانی که بنا بر درخواست دبیر داوری و تأیید هیأت مدیره باشگاه، کلیه مستندات فیزیکی تبدیل به فایل الکترونیکی شده و اجازه امحاء اسناد فیزیکی داده شود.
ماده ۸- دبیر دایمی داوری
۸-۱- دبیر دایمی داوری یک شخص حقیقی است که از سوی هیأت مدیره باشگاه برای دوره های دو ساله انتخاب و دارای اختیارات و وظایف مندرج در این قواعد از جمله انجام کلیه هماهنگیهای لازم بین طرفین اختلاف و دیوان داوری، منشی گری دیوان داوری، اداره امور اجرایی دیوان داوری، پاسخگویی به طرفین اختلاف و راهبری آنان جهت پیشبرد امر داوری آنان میباشد.
۸-۲- دبیر دایمی داوری از سوی هیأت مدیره باشگاه قابل عزل است.
۸-۳- دبیر داوری از سوی هیأت مدیره باشگاه یا از سوی مقام عالی ناصب قابل عزل موردی خواهد بود.
۸-۴- دبیر دایمی میتواند، حسب درخواست دیوان داوری یا تشخیص خود یا در صورت عزل موردی از سوی مقام عالی ناصب، برای پیشبرد و تسهیل امور اجرایی دیوان داوری، دبیر موقت داوری و یا سایر اشخاص از جمله کارکنان دفتری، منشی و یا کارشناس انتخاب و منصوب نماید که همگی زیر نظر دبیر دایمی یا شخص منصوب از سوی وی فعالیت مینمایند.
۸-۵- کلیه اسناد و مدارک ارائه شده به دیوان داوری و یا دبیر داوری، باید از طریق دبیر به طرف دیگر نیز ارسال شوند.
ماده ۹- دیوان داوری
شامل یک یا چند داور طبق قواعد حاضر است که عهده دار انجام رسیدگی و صدور رأی داوری میباشد.
ماده ۱۰- مقام عالی ناصب
۱۰-۱- شخص حقیقی است که از سوی طرفین اختلاف پیش از تشکیل دیوان داوری تعیین میگردد و دارای کلیه اختیارات مصرح در این قواعد و نیز هر نوع اختیاری است که به موجب توافق قبلی یا داوری نامه از سوی دبیر داوری یا طرفین اختلاف؛ یا در جلسه اول رسیدگی به موجب ابلاغیه از سوی سرداور (در موارد دیوان داوری حداقل سه نفره) یا داور واحد (در موارد دیوان داوری یک نفره) به منظور تسهیل امر داوری، رفع موانع داوری و تصحیح امر داوری به وی اعطا میگردد. اختیارات محوله اشخاص فوق الذکر، نمی تواند ناقض اختیارات اعطایی طبق قواعد حاضر باشد.
۱۰-۲- در صورت عدم انتخاب مقام عالی ناصب از سوی طرفین اختلاف، عدم توافق، امتناع یا سکوت طرفین اختلاف در خصوص مقام عالی ناصب یا محول نمودن اتخاذ تصمیم به کداک، مدیر عامل باشگاه میتواند خود یا شخص ثالثی را به عنوان مقام عالی ناصب انتخاب نماید.
۱۰-۳- درصورتی که به هر دلیلی، مقام عالی ناصب نخواهد یا نتواند وظایف و اختیارات خود را، ظرف دو ماه از درخواست دبیر داوری، ایفا نماید، مدیر عامل باشگاه حق دارد رأساً مقام عالی ناصب جانشین را تعیین کند. مقام عالی ناصب جانشین دارای همان اختیارات مقام عالی ناصب پیشین است.
ماده ۱۱- مقام ناصب داور
۱۱-۱- طرفین اختلاف میتوانند شخص حقیقی یا حقوقی را جهت تعیین داور یا هیأت داوری خود انتخاب نمایند.
۱۱-۲- در صورتی که طرفین، شخص حقوقی یا سمت مشخصی از یک سازمان یا شرکت را به عنوان داور برگزینند یا اختلاف خود را به آنان ارجاع نمایند، بالاترین مقام شخص حقوقی یا شخص منصوب در سمت مورد توافق، به عنوان مقام ناصب داور تلقی گردیده و میتواند خود یا شخص حقیقی دیگری را به عنوان داور انتخاب نماید.
ماده ۱۲- رییس سازمان داوری
۱۲-۱- مدیر عامل کداک به عنوان رییس سازمان داوری کداک شناخته میشود.
۱۲-۲- علاوه بر اختیاراتی که صریحا در این قواعد به آن اشاره شده است، رییس سازمان دارای کلیه اختیارات مربوط به اداره امورات داوری و تشکیلاتی کداک میباشد.
بخش سوم: شروع داوری
ماده ۱۳- درخواست داوری
۱۳-۱- به منظور شروع داوری، خواهان باید درخواست داوری خویش که متضمن موارد ذیل باشد را نزد دبیر داوری ثبت نماید:
الف) درخواست ارجاع اختلاف به داوری؛
ب) اسامی، نشانیها، شماره تلفنها، شمارههای دورنگار و آدرس ایمیل (در صورت اطلاع) طرفین داوری و نمایندگان آنها (به همراه دلیل نمایندگی)؛
ج) اساسنامه، آگهی تاسیس و آخرین روزنامه رسمی حاوی اسامی مدیران شرکت و صاحبان امضای مجاز خواهان؛
د) ارجاع به شرط داوری یا قرارداد داوری مورد استناد و تسلیم یک نسخه از آن؛
ه) ارجاع به قرارداد و یا اسناد و مدارکی که اختلاف ناشی از آن یا در ارتباط با آن است و تسلیم یک نسخه از قرارداد یا اسناد و مدارک دیگر؛
و) لایحه مختصری در توصیف ماهیت کلی و شرایط و چگونگی اختلاف، تعیین خواسته و در صورت امکان تعیین مبلغ خواسته؛
ز) تعیین مقام عالی ناصب یا روش انتخاب وی؛ در صورتی که این امر قبلاً توافق نشده باشد؛
ح) پیشنهاد مبتنی بر تعداد داوران در صورتی که این امر قبلاً توافق نشده باشد؛
ط) پیشنهاد داور (در داوری واحد) یا تعیین داور (در داوری سه نفره)، مگر اینکه طرفین به نحو دیگری توافق کرده باشند؛
ی) رسید پرداخت هزینههای مربوطه طبق مفاد هزینه های داوری مندرج در پیوست قواعد حاضر؛
ک) هر گونه توضیحی راجع به زبان داوری، قانون حاکم بر ماهیت و غیره.
۱۳-۲- درخواست داوری میتواند شامل لایحه مذکور در بند ۲-۳۱ باشد.
۱۳-۳- طرح دعوی اضافی باید تا پیش از پایان جلسه اول رسیدگی داوری صورت پذیرفته و متضمن لایحه مختصری در توصیف ماهیت کلی، شرایط و چگونگی خواسته اضافی و تعیین مبلغ خواسته، در صورتیکه خواسته، افزایش یا کاهش میزان آن باشد. در صورت افزایش میزان خواسته، مابه التفاوت مبلغ ثبت داوری نیز باید پرداخت شود. طرح دعوی اضافی پس از جلسه اول رسیدگی در صورتی مورد قبول واقع میگردد که خواهان برای دیوان اثبات نماید که دلایل یا مدارک موثر بر دعوی جدیدا برایش حاصل شده یا در جریان رسیدگی مکتوم بوده و در اختیار وی نبوده یا در هر حال مورد پذیرش طرف مقابل داوری قرار گیرد. دعوی اضافی پس از ختم رسیدگی تنها در صورت پذیرش طرف مقابل در دستور رسیدگی دیوان قرار خواهد گرفت.
۱۳-۴- تاریخ شروع داوری زمانی است که تمامی شروط مندرج در مواد فوق و ماده ۳۰ (در صورت وجود و حسب مورد) بنا بر تشخیص دبیر داوری تکمیل شده یا این شروط به حد مکفی رعایت شده اند. متعاقباً، دبیر باید، ظرف دو روز کاری، طرفین را از شروع داوری با خبر کند.
۱۳-۵- پس از ثبت درخواست داوری نزد دبیر داوری از سوی خواهان، دبیر، با رعایت شرایط بند فوق الذکر، ضمن اعلام شروع داوری، یک نسخه از درخواست داوری را برای خوانده ارسال مینماید.
ماده ۱۴- پاسخ به درخواست داوری
۱۴-۱- خوانده باید ظرف مدت ۱۴ روز از تاریخ وصول درخواست داوری خواهان، پاسخ خود را نزد دبیر داوری ثبت نماید. پاسخ باید شامل موارد ذیل باشد:
الف) تأیید یا رد تمام یا بخشی از ادعاهای خواهان، از جمله و در صورت امکان، هر گونه دفاع خوانده نسبت به عدم صلاحیت دیوان داوری؛
ب) لایحه ای مختصر در توصیف ماهیت، شرایط و چگونگی هر گونه دفاع یا دعوای متقابل (در صورت وجود) با تعیین خواسته متقابل و در صورت امکان تعیین مبلغ خواسته متقابل؛
ج) تعیین مقام عالی ناصب یا روش انتخاب وی؛ در صورتی که این امر قبلاً توافق نشده باشد؛
د) تأیید یا رد پیشنهاد خواهان در خصوص تعداد داوران یا ارائه پیشنهاد جدید، در صورتی که این امر قبلاً توافق نشده باشد؛
ه) تعیین داور در صورتی که طرفین قبلاً توافق کرده باشند که سه داور انتخاب شوند، یا اظهار نظر در خصوص داور پیشنهادی خواهان یا پیشنهاد داور جدید، در صورتی که توافق قبلی طرفین تعیین داور واحد را پیش بینی کرده باشد؛ مگر اینکه طرفین به نحو دیگری توافق کرده باشند؛
و) اساسنامه، آگهی تاسیس و آخرین روزنامه رسمی حاوی اسامی مدیران شرکت و صاحبان امضای مجاز خوانده؛
ز) رسید پرداخت هزینههای مربوط به دعوای متقابل (در صورت وجود) طبق مفاد پیوست این قواعد؛
ح) هر گونه توضیحی راجع به اظهارات مندرج در درخواست داوری خواهان با توجه به موارد مطروحه در بند ۱-۱۳؛
۱۴-۲- با توجه به بندهای ۳-۳۱ و ۴-۳۱، پاسخ میتواند شامل لایحه دفاعیه و یا درخواست دعوای متقابل باشد.
۱۴-۳- پس از تسلیم لایحه دفاعیه نزد دبیر داوری، دبیر، نسخهای از آن را برای خواهان ارسال میکند.
ماده ۱۵- موافقتنامه داوری یا داوری نامه
۱۵-۱- هر یک از طرفین اختلاف، داور یا داوران میتوانند قبل از تشکیل دیوان، تقاضای تنظیم داوری نامه را از دبیر داوری بنمایند.
۱۵-۲- داوری نامه باید مشتمل بر مشخصات طرفین اختلاف، موضوع داوری، داور(ان) منتخب، قوانین حاکم، مقام عالی ناصب، هزینههای داوری، حق الزحمه داور(ان)، قبولی داور(ان)، مقر داوری، زبان داوری و هرگونه اطلاعاتی که بنا بر تشخیص دبیر داوری لازم است باشد و حداقل به امضای داور(ان) و دبیر داوری برسد.
۱۵-۳- مفاد داوری نامه به هیچ وجه نمی تواند ناقض شرایط قواعد داوری حاضر باشد، مگر در مواردی که قواعد حاضر، توافق بر خلاف آن را مجاز شمرده باشد.
ماده ۱۶- تشکیل دیوان داوری
۱۶-۱- دیوان داوری وقتی تشکیل شده محسوب میگردد که، با رعایت شروط مندرج در قواعد حاضر:
الف) داوری نامه منعقد شده باشد یا
ب) داور یا سرداور (حسب مورد) انتخاب شده و پس از اعلام پذیرش داوری از سوی داور(ان)، دبیر داوری آنان را منصوب نموده باشد.
۱۶-۲- در صورت هرگونه قصور در تشکیل دیوان داوری، از سوی دبیر داوری، طرفین اختلاف، داور(ان) یا سرداور، تحت قواعد حاضر یا هرگونه عدم امکان قانونی یا عملی در تشکیل دیوان داوری به هر سببی، مقام عالی ناصب باید، با درخواست یکی از طرفین یا دبیر داوری، تحت قواعد حاضر، مقدمات تشکیل دیوان داوری را ترتیب دهد. در این راستا، مقام عالی ناصب حق دارد نسبت به انتصاب داور یا داوران رأساً اقدام نموده یا هرگونه انتصاب داور(ان) منتخب از سوی طرفین را بی اعتبار ساخته و داور(ان) جدید از طرف آنان انتخاب نماید؛ یا نسبت به انتصاب مجدد داور(ان) منتخب قبلی رأساً اقدام نموده و متعاقبا سرداور را نیز منصوب نماید. صدور گواهی انتصاب داور، به منزله تشکیل دیوان داوری محسوب میگردد.
۱۶-۳- تشخیص قصور در تشکیل دیوان داوری با مقام عالی ناصب است. ولی در هرحال، هرگونه اقدامی خلاف این قواعد قصور تلقی شده و هرگونه خودداری از ایفای وظایف مندرج در قواعد حاضر، زمانی قصور تلقی میگردد که از تاریخ لزوم اقدام آن طبق قواعد حاضر بیش از دو ماه گذشته باشد.
۱۶-۴- دبیر داوری ظرف سه روز پس از تشکیل دیوان داوری، طرفین اختلاف را از تشکیل دیوان مطلع میسازد.
بخش چهارم: دیوان داوری
ماده ۱۷- تعداد و انتصاب داور(ان)
۱۷-۱- در تمامی موارد برای داوری تحت این قواعد، تنها یک داور باید منصوب شود، مگر توافق طرفین یا تشخیص دبیر داوری (با در نظر گرفتن پیشنهادات طرفین، پیچیدگی موضوع، مبلغ مورد اختلاف و یا سایر موارد مرتبط و موثر بر دعوی)، انتصاب هیات داوری را ایجاب نماید.
تبصره: در موارد جلب ثالث، این امکان وجود دارد که تعداد داوران تحت قواعد داوری حاضر، زوج یا بیشتر از سه نفر باشد.
۱۷-۲- درصورتیکه طرفهای اختلاف بر تعیین مقام ناصب داور، از میان خود یا شخص ثالث، توافق نمایند، مقام ناصب داور باید داور را بر اساس قواعد حاضر تعیین کند.
۱۷-۳- در مواردی که داور(ان) از سوی طرفین اختلاف یا مقام ناصب داور ظرف مواعد مقرر در این قواعد تعیین نشده باشد، داور(ان) باید با صلاحدید دبیر داوری منصوب شود. دبیر داوری، داور(ان) را پس از اخذ قبولی، منصوب نموده و گواهی انتصاب را به طرفین و داور(ان) ابلاغ می نماید.
۱۷-۴- موافقت نامه داوری باید توسط دبیر داوری و بر اساس این قواعد یا بر اساس دستور العملهای اجرایی و یا توافق طرفین بر اساس ماده ۱۵ قواعد حاضر تنظیم شود.
۱۷-۵- درصورتی که توافق طرفین داوری متضمن نحوه انتخاب داور یا داوران، خارج از موارد مندرج در قواعد حاضر باشد، دبیر داوری روش اجرایی آن و مواعد مربوطه را تعیین و ابلاغ خواهد نمود.
۱۷-۶- درصورتی که طرفین اختلاف، شخص حقیقی را با قید سمت وی در یک سازمان یا شخص حقوقی به عنوان داور انتخاب نمایند و سمت مزبور به هر دلیلی از شخص حقیقی زایل گردد یا سمت وی در ماده داوری یا قرارداد داوری به اشتباه قید شده باشد، شخص حقیقی به عنوان داور شناخته میشود.
۱۷-۷- در مواردی که طرف های اختلاف یا مقام ناصب داور، بنا به هر دلیلی، نتواند یا نخواهد داور طرف یا طرفین را انتخاب نماید یا در مهلت مقرر انتخاب ننماید، مقام عالی ناصب، وظایف مقام ناصب داور را عهده دار خواهد بود. در این مورد دبیر داوری، با اخذ نظر مقام عالی ناصب، گواهی انتصاب داور(ان) را صادر خواهد کرد.
ماده ۱۸- داور واحد
۱۸-۱- در صورتی که طرفین توافق کرده باشند که اختلاف به داور واحد ارجاع شود و اختیار انتخاب به مقام ناصب داور سپرده نشده باشد، هریک از طرفین میتواند اسامی یک یا چند نفر را به عنوان نامزد داور واحد از طریق دبیر به طرف دیگر پیشنهاد نماید.
۱۸-۲- در هر حال، داور واحد باید با توافق طرفین یا از سوی مقام ناصب داور (حسب مورد) ظرف مدت مورد توافق در قرارداد پایه یا توافق کتبی بعدی یا ظرف مدت تعیینی دبیر داوری یا ظرف مدت ۲۱ روز از تاریخ شروع داوری (با رعایت اولویت ترتیبی)، تعیین گردد.
۱۸-۳- اگر طرفین یا مقام ناصب داور ظرف مواعد فوق الذکر، داور واحد را تعیین نکنند، یا در صورتی که یکی از طرفین درخواست تعیین داور به دبیر بدهد، بند ۳-۱۷ اعمال می گردد.
ماده ۱۹- هیات داوری
۱۹-۱- در صورتی که اختلاف به دیوان داوری سه نفره ارجاع شود، هر یک از طرفین یا مقام ناصب داور (حسب مورد) باید ظرف مدت مورد توافق در قرارداد پایه یا توافق کتبی بعدی یا ظرف مدت تعیینی دبیر داوری، یا ظرف مدت ۲۱ روز از تاریخ شروع داوری (با رعایت اولویت ترتیبی)، یک داور تعیین نماید.
۱۹-۲- درصورت انتخاب داور از سوی یکی از طرفین در آخرین روز از مواعد مندرج در بند فوق، طرف دیگر می تواند از دبیر داوری تقاضای اعطای مهلت دو روزه جهت انتخاب داور خود را بنماید.
۱۹-۳- انتخاب سرداور بر عهده داوران منتخب طرفین است؛ مگر طرفین توافق دیگری کرده باشند.
۱۹-۴- داوران منتخب یا طرفین یا مقام ناصب داور (حسب مورد و با رعایت بند فوق الذکر) باید ظرف مدت مورد توافق در قرارداد پایه یا توافق کتبی بعدی یا ظرف مدت تعیینی دبیر داوری، یا ظرف مدت ۲۱ روز از تاریخ انتصاب داوران طرفین (با رعایت اولویت ترتیبی)، سرداور را تعیین نمایند.
۱۹-۵- اگر داور هر یک از طرفین ظرف مواعد مندرج در این قواعد تعیین نگردد، بند ۳-۱۷ حاکم خواهد بود.
۱۹-۶- در صورت عدم تعیین سرداور در موعد مقرر، مقام عالی ناصب اقدام به تعیین سرداور مینماید.
ماده ۲۰- انتخاب داوران در رسیدگیهای چند جانبه
۲۰-۱- در صورتی که بیش از دو طرف در داوری حضور داشته باشند و بنا، به تعیین داور واحد باشد، طرف ها یا مقام ناصب داور (حسب مورد)، باید ظرف مدت تعیینی دبیر داوری، یا ظرف مدت ۲۸ روز از تاریخ شروع داوری (با رعایت اولویت ترتیبی)، داور واحد را تعیین نمایند. در غیر اینصورت، دبیر داوری داور واحد را انتخاب میکند.
۲۰-۲- در صورتی که بیش از دو طرف در داوری حضور داشته باشند و بنا، به تعیین سه داور شده باشد، خواهان (ها) باید مشترکا یک داور و خوانده (ها) نیز مشترکا (یا مقام ناصب داور، حسب مورد) یک داور را ظرف مدت تعیینی دبیر داوری، یا ظرف مدت ۲۸ روز از تاریخ شروع داوری (با رعایت اولویت ترتیبی)، تعیین نمایند.
۲۰-۳- در خصوص بند ۲-۲۰، داورها، طرف های اختلاف یا مقام ناصب داور (حسب بند ۳-۱۹) باید ظرف مدت تعیینی دبیر داوری، یا ظرف مدت ۲۱ روز از تاریخ انتصاب داوران (با رعایت اولویت ترتیبی)، سرداور را تعیین نمایند.
۲۰-۴- در صورت عدم تعیین داوران یا سرداور ظرف مواعد مندرج در بندهای ۲-۲۰ و ۳-۲۰، به ترتیب، دبیر داوری یا مقام عالی ناصب باید داوران طرفها یا سرداور را (حسب مورد) انتخاب کند.
ماده ۲۱- انتخاب داور در جلب ثالث
۲۱-۱- در خصوص داوری واحد، اگر یکی از طرفین داوری تقاضای جلب ثالث نماید و این تقاضا مورد پذیرش طرف دیگر داوری باشد یا بنا بر تقاضای یکی از طرف های داوری و تشخیص دبیر داوری یا دیوان داوری لازم دانسته شود، ثالث میتواند داور منتخب طرفین داوری را قبول نماید. در غیر اینصورت، داور واحد عزل شده و طرف های داوری باید، با رعایت مواعد انتخاب داور تحت قواعد حاضر، نسبت به انتخاب داور واحد جدید اقدام نمایند. شروع مواعد انتخاب داور از تاریخ ابلاغ پذیرش درخواست جلب ثالث از سوی دبیر داوری محاسبه میگردد.
۲۱-۲- در خصوص داوری سه نفره، اگر یکی از طرفین داوری تقاضای جلب ثالث نماید و این تقاضا مورد پذیرش طرف دیگر داوری باشد یا بنا بر تقاضای یکی از طرف های داوری و تشخیص دبیر داوری یا دیوان داوری لازم دانسته شود، ثالث میتواند هیأت داوری موجود را قبول نموده یا داور اختصاصی خود را معرفی کند. در صورت اخیر، به تعداد اشخاص ثالث، داور یا داوران اختصاصی به هیأت داوری سه نفره اضافه شده و سرداور تعیینی پیشین کماکان به عنوان سرداور منتخب داوران محسوب میگردد؛ مگر اینکه داور یا داوران منتخب جدید موافق سرداور نباشند که در اینصورت سرداور قبلی عزل شده و کلیه داوران باید، با رعایت مواعد انتخاب داور تحت قواعد حاضر، نسبت به انتخاب سرداور جدید اقدام نمایند. شروع مهلت انتخاب سرداور از تاریخ ابلاغ پذیرش درخواست جلب ثالث از سوی دبیر داوری محاسبه میگردد.
ماده ۲۲- ویژگیهای داوران
۲۲-۱- هر یک از داوران که تحت این قواعد، داوری مینماید، اعم از اینکه توسط طرفین انتخاب شده باشد یا نه، باید در تمام مدت داوری بی طرف و مستقل از طرفین داوری نمایند.
۲۲-۲- داوران منتخب نمی توانند واجد اوصاف ممنوعه مندرج در قانون آمره حاکم بر قواعد حاضر باشند.
۲۲-۳- طرفین، دبیر داوری، مقام ناصب داور و و مقام عالی ناصب (حسب مورد) جهت انتخاب داور باید موارد زیر را در نظر بگیرند:
الف) ویژگی ها و تخصصهای داور که به توافق طرفین رسیده است؛
ب) ویژگیهای مرتبط با اصل استقلال و بی طرفی داور؛
ج) در دسترس بودن داور برای حصول اطمینان از رسیدگی به موقع و کارآمد داوری با توجه به ماهیت داوری در حال جریان.
۴-۲۲- داور تعیینی باید هرگونه اوضاع و احوالی که ممکن است در استقلال و بی طرفی وی شک و تردید ایجاد نماید را در اولین زمان ممکن و قطعا پیش از قبولی وی، برای طرفین و دبیر داوری فاش نماید.
۵-۲۲- در طول رسیدگی داوری، هر داور باید هرگونه اوضاع و احوال جدیدی که ممکن است در استقلال و بی طرفی وی شک و تردید ایجاد نماید را فورا برای طرفین، دیوان داوری و دبیر داوری فاش نماید.
۲۲-۶- هیچ یک از طرفین یا نمایندگان آنها مجاز به برقراری هرگونه ارتباط راجع به موضوع اختلاف با داور یا داوران منتخب یا منتصب نیستند؛ مگر اینکه این ارتباطات در راستای مشورت دادن به داور راجع به ماهیت کلی اختلاف، بررسی ویژگیهای داور، در دسترس بودن و استقلال داور نسبت به طرفین یا بررسی شایستگی سرداور منتخب یا منتصب (وقتی که داوران طرفین در این تصمیم دخیل باشند) صورت پذیرفته و با اجازه قبلی دبیر داوری باشد.
۲۲-۷- هیچ یک از طرفین یا نمایندگان آنها مجاز به برقراری ارتباط راجع به اختلاف با سرداور منتخب و منتصب نیستند.
ماده ۲۳- جرح، عزل، استنکاف، استعفا و معاذیر موجهه
۲۳-۱- داور، پس از پذیرش، حق استنکاف یا استعفا از داوری را ندارد؛ مگر در مواردی که به صراحت در این قواعد اجازه داده شده باشد.
۲۳-۲- درصورت قصد داور یا داوران جهت استعفا، باید استعفا نامه را با ذکر دلایل مثبته به دبیر داوری ارسال نماید. دبیر بلافاصله دیوان داوری را از موضوع مطلع میسازد. سه روز پس از تاریخ دریافت استعفا نامه، داور یا داوران مستعفی شناخته شده و برابر مواد مربوطه رفتار خواهد شد؛ مگر اینکه داور مستعفی طی مدت فوق از استعفای خود برگردد.
۲۳-۳- داور یا داوران، زمانی مستنکف شناخته میشوند که دو جلسه متوالی (بدون معاذیر موجهه) حضور نداشته یا عملاً عدم تمایل وی به حضور از سوی دبیر داوری احراز گردد. داور یا داوران مذکور، از این تاریخ، مستنکف شناخته می شود.
۲۳-۴- معاذیر موجهه مشتمل بر عذر موقت و دایمی است. در هر حال، عذری که بیش از ۶ ماه تداوم داشته باشد عذر دایمی محسوب شده و از موجبات عزل داور خواهد بود که از سوی دبیر داوری ابلاغ میگردد.
۲۳-۵- موارد زیر، بنا بر تشخیص دبیر داوری، معاذیر موجهه برای داور یا داوران، محسوب میگردد:
الف) فوت یکی از بستگان نسبی یا سببی تا طبقه دوم.
ب) ابتلاء به مرضی که مانع از حرکت بوده یا حرکت، مضر تشخیص داده شود.
ج) حوادث قهری از قبیل سیل و زلزله که مانع از حضور در جلسه رسیدگی یا صدور رأی باشد.
د) وقایع خارج از اختیار داور که مانع از حضور وی در جلسه رسیدگی یا صدور رأی شود.
۲۳-۶- داور معذور موظف است عذر خود را به طور کتبی و مستدل برای دبیر داوری ارسال نماید.
۲۳-۷- در صورت وجود یا بروز دلایل زیر میتوان داور را در هر مرحله ای جرح نمود:
الف) هرگونه اوضاع و احوالی که موجب شک و تردید موجه نسبت به بی طرفی یا استقلال وی باشد؛
ب) فقدان شرایط مورد توافق طرفین؛
ج) فقدان شرایط آمره قانونی حاکم؛
د) ممنوعیت به موجب رأی قضایی یا قوانین حاکم؛
ه) درصورت استنکاف هر یک از داوران؛
و) عدم تشکیل اولین جلسه دیوان داوری بیش از ۴۵ روز از تاریخ تشکیل دیوان یا عدم تشکیل جلسه داوری بیش از دوماه از تاریخ جلسه قبلی، بنا بر تشخیص دبیر داوری؛
ز) تخطی یا ناتوانی داور در انجام وظایف خود، مگر در موارد معاذیر موجهه؛
ح) اقدام نامناسب داور در امر داوری به نحوی که ضامن رفتار مساوی با طرفین، سرعت، به صرفه بودن و حل و فصل اختلافات در فرایند داوری نبوده و موثر بر رأی داوری باشد؛
ط) در صورت تحقق قسمت اخیر بند ۱۵-۴۲ قواعد حاضر.
۲۳-۸- هر یک از طرفین تنها زمانی میتواند داور تعیینی خود را جرح نماید که پس از تعیین وی از دلایل جرح، آگاه شده باشد.
۲۳-۹- جرح، حسب مورد، به اشکال زیر صورت میگیرد:
الف) پیش از تشکیل دیوان داوری:
هر یک از طرفین اختلاف یا دبیر داوری میتواند هر یک از داوران را جرح نماید. در هر صورت، دبیر داوری با رعایت ماده ۲۴، در خصوص جرح داور و عزل وی تصمیم گیری مینماید.
ب) پس از تشکیل دیوان داوری:
هر یک از طرفین اختلاف یا دبیر داوری میتواند هر یک از داوران را جرح نماید. در هر صورت، دبیر داوری، با رعایت ماده ۲۴، موضوع را به مقام عالی ناصب جهت تصمیم گیری در خصوص جرح داور و عزل وی ارجاع مینماید؛ مگر اینکه دبیر داوری پس از بررسی دلایل و دفاعیات ابرازی، جرح را نپذیرد یا داور، جرح خود را بپذیرد.
۲۳-۱۰- داور تنها در موارد زیر قابل عزل میباشد:
الف) توافق طرفین؛
ب) جرح داور حسب مورد؛
ج) استنکاف از انجام امر داوری.
ماده ۲۴- تشریفات جرح و عزل
۲۴-۱- هر طرفی که قصد جرح داور را دارد باید اخطار جرح را طبق شرایط بند ۲-۲۴ ظرف مدت ۱۴ روز از تاریخ دریافت گواهی انتصاب داوری که مورد جرح قرار گرفته یا ظرف مدت ۱۴ روز پس از زمانی که از شرایط مندرج در بند ۷-۲۳ آگاه شده یا قاعدتاً باید آگاه شده باشد، نزد دبیر خانه داوری ثبت نماید.
۲۴-۲- اخطار جرح باید دلیل جرح را شرح دهد. تاریخ دریافت اخطار جرح توسط دبیر داوری به منزله تاریخ ثبت اخطار جرح است. پس از ثبت اخطار جرح نزد دبیرخانه داوری، دبیر داوری باید اخطار جرح را برای طرف دیگر، داوری که مورد جرح قرار گرفته و سایر اعضای دیوان داوری (و یا به داوران منصوب شده زمانی که دیوان داوری هنوز تشکیل نشده است) ارسال نماید.
۲۴-۳- طرفی که داور را جرح مینماید باید هزینه مورد نیاز جرح داور تحت این قواعد و بر اساس "پیوست هزینهها" ظرف مدت مقرر توسط دبیر داوری را بپردازد. در غیر اینصورت، ایراد جرح، رد خواهد شد.
۲۴-۴- درصورتی که طبق مواعد مندرج در بند ۱-۲۵، جرح داور مورد قبول طرف دیگر دعوی باشد یا داور جرح شده با طرح ادعای جرح از سمت خود استعفا نماید، دبیر داوری مطابق بند ۷-۲۴ عمل مینماید؛ در غیر اینصورت ترتیبات مندرج در بندهای ۵-۲۴ و ۶-۲۴ اعمال میگردد.
۲۴-۵- در صورت دریافت اخطار جرح پیش از تشکیل دیوان داوری، دبیر داوری میتواند دستور تعویق تشکیل دیوان داوری را تا زمان به نتیجه رسیدن جرح صادر نماید.
۲۴-۶- در صورت دریافت اخطار جرح پس از تشکیل دیوان داوری، دبیر داوری نسبت به بررسی اولیه طبق شرایط مندرج در بند ۱-۲۵ قواعد حاضر اقدام مینماید. در این مرحله، رسیدگی داوری متوقف نخواهد شد ولی دبیر داوری میتواند از حضور داور جرح شده در جلسات رسیدگی موقتا ممانعت نماید. اگر دبیر داوری دلایل ابرازی بابت جرح را پس از دریافت و بررسی دفاعیات داور موجه بداند، ضمن ارجاع موضوع به مقام عالی ناصب، دستور تعلیق دیوان داوری را تا زمان به نتیجه رسیدن جرح و انتخاب داور جانشین صادر مینماید.
۲۴-۷- در صورت جرح داور توسط یکی از طرفین، طرف دیگر میتواند رضایت خود را اعلام کند. در این حالت، دبیر داوری، داور جرح شده را، بدون بررسی موضوع، عزل مینماید. داور جرح شده نیز میتواند رأساً از سمت خود استعفا نماید، لکن هیچ یک از این دو حالت دال بر قبول صحت موجبات جرح نیست.
۲۴-۸- مقام عالی ناصب میتواند، با درخواست یکی از طرفین، از طریق دبیر داوری، بر اساس صلاحدید و طبق اختیارات خود، داوری که در انجام وظایف خود تخلف کرده یا به موجب رأی قضایی یا قوانین حاکم، انجام وظیفه داوری امکان پذیر نباشد، یا به نحوی که ضامن رفتار مساوی با طرفین، سرعت، به صرفه بودن و نهایی کردن حل و فصل اختلافات در فرایند داوری باشد عمل نکند به نحوی که موثر بر رأی داوری باشد، را عزل نماید. دبیر داوری باید نقطه نظرات طرفين، اعضای دیوان داوری (و یا داوران منصوب شده زمانی که دیوان داوری هنوز تشکیل نشده است)، و همچنین داوری که قرار است عزل شود را پیش از عزل داور، طبق این قواعد اخذ نماید.
ماده ۲۵- تصمیم گیری در خصوص جرح و عزل
۲۵-۱- جرح پیش از تشکیل دیوان: اگر ظرف مدت ۱۰ روز از تاریخ دریافت اخطار جرح، با رعایت ماده ۲۴، طرف دیگر رضایت خود را از جرح اعلام نکرده یا داور جرح شده از سمت خود استعفا ندهد، دبیر داوری رأساً باید تصمیم اولیه را در خصوص جرح اتخاذ کند. در این رابطه، دبیر داوری از طرفین و داور جرح شده میخواهد که کتبا اعلام نظر نمایند. اگر دبیر داوری دلایل جرح را موجه تشخیص ندهد، درخواست جرح را رد مینماید.
۲۵-۲- جرح پس از تشکیل دیوان: اگر ظرف مدت ۱۵ روز از تاریخ دریافت اخطار جرح، با رعایت ماده ۲۴، طرف دیگر رضایت خود را از جرح اعلام نکرده یا داور جرح شده از سمت خود استعفا ندهد، دبیر داوری رأساً باید تصمیم اولیه را در خصوص جرح اتخاذ کند. در این رابطه، دبیر داوری از طرفین، داور جرح شده و سایر اعضای دیوان داوری میخواهد که کتبا اعلام نظر نمایند. اگر دبیر داوری دلایل جرح را موجه تشخیص ندهد، درخواست جرح را رد مینماید؛ در غیر اینصورت به مقام عالی ناصب ارجاع مینماید. مقام عالی ناصب ظرف یک ماه پس از درخواست دبیر، نسبت به موضوع تصمیم گیری مینماید.
۲۵-۳- درخصوص بند فوق، در صورتی که مقام عالی ناصب، جرح داور را بپذیرد، داور جرح شده توسط وی با اعلام دبیر داوری عزل شده و داور جانشین بر اساس ماده ۲۶ قواعد حاضر منصوب میشود. مواعد انتخاب یا انتصاب داور جانشین باید از تاریخ اعلام تصمیم مقام عالی ناصب به طرفین توسط دبیر داوری محاسبه شود.
۲۵-۴- چنانچه مقام عالی ناصب جرح داور را نپذیرد، داور جرح شده، در سمت خود باقی خواهد ماند.
۲۵-۵- تصمیم مقام عالی ناصب در خصوص جرح داور تحت ماده ۲۵، توسط دبیر داوری به طرفین، داور جرح شده و دیوان داوری ابلاغ میشود. این تصمیم نهایی بوده و قابل اعتراض نیست.
ماده ۲۶- جانشینی داور
۲۶-۱- در مواردی که بنا به هر دلیلی اعم از فوت، استعفا، استنکاف، عذر دایمی یا عزل داور، در هر مرحله ای، امکان انجام داوری برای داور مقدور نباشد، داور جانشین باید طبق رویه سابق حاکم بر انتخاب و انتصاب داور پیشین یا رویه مورد توافق بعدی طرفین اختلاف (به ترتیب اولویت) منصوب شود. در صورتی که دبیر داوری تشخیص دهد که اعمال رویه سابق مقدور نیست و طرفین اختلاف ظرف مدت ۱۵ روز از تاریخ کناره گیری، فوت یا عزل داور در خصوص رویه جدید به توافق نرسند، مقام عالی ناصب، داور را انتخاب مینماید.
۲۶-۲- در موارد عذر موقت، استعفا یا استنکاف منجر به عزل داور و فوت، دبیر داوری می تواند پس از مشورت با دیوان، روند داوری را موقتا تعلیق نموده یا اجازه ادامه روند داوری را بدون حضور داور معذور تا زمان رفع عذر صادر نماید؛ مشروط بر اینکه به حقوق طرفین دعوی خدشه ای وارد نگردد.
۲۶-۳- در صورتی که داور در انجام وظایف خود تخلف کرده یا نتواند طبق این قواعد از عهده آن برآید یا در مواردی که انجام وظیفه داوری از منظر حقوقی و یا عملی امکان پذیر نباشد، آیین مذکور در مواد ۲۳ تا ۲۵ و بند ۱-۲۶ اعمال میگردد.
۲۶-۴- مواعد انتخاب و انتصاب داور جانشین باید از تاریخ فوت یا دریافت موافقت طرف دیگر برای جرح داور یا از تاریخ کناره گیری داور جرح شده از سمت خویش یا عزل داور محاسبه شود.
۲۶-۵- در صورتی که طرفین اختلاف، رسیدگی داوری را منحصر به شخص خاصی کرده باشند و بنا به هر دلیلی، اعم از فوت، استعفا، استنکاف، عذر دایمی یا عزل داور، انجام داوری امکان پذیر نباشد، دبیر داوری زوال داوری را اعلام مینماید.
ماده ۲۷- تکرار استماع در صورت جانشینی داور
۲۷-۱- در مواردی که بر اساس مواد ۲۴ تا ۲۶ داور واحد یا سرداور جانشین تعیین گردد، جلسات استماع مجددا تکرار میشوند، مگر اینکه دیوان داوری به گونه دیگری تشخیص دهد.
۲۷-۲- در دیوان داوری سه نفره، چنانچه داور جانشین به جای هر داور دیگری غیر از سرداور منصوب شود، جلسات استماعی که قبلاً برگزار شده میتواند با صلاحدید دیوان داوری تکرار شوند.
۲۷-۳- در صورتی که دیوان داوری یک رأی موقتی یا جزئی صادر کرده باشد، جلسات استماعی که منجر به صدور آن رأی شده به هیچ وجه نباید تکرار شوند، و آن رأی به قوت خود باقی است؛ مگر اینکه با درخواست داور جانشین، دیوان داوری تشخیص دهد که بازنگری در رأی موصوف ضروری است.
بخش پنجم: رسیدگی داوری
ماده ۲۸- جلسه دیوان
۲۸-۱- دیوان داوری با حضور کلیه داوران رسمیت مییابد؛ مگر در موارد زیر که حضور اکثریت، برای تشکیل جلسه رسیدگی کافی است:
الف) هر یک از داوران، علیرغم هماهنگی یا توافق قبلی، در جلسه رسیدگی شرکت ننماید، مگر در موارد معاذیر موجهه؛
ب) هر یک از داوران با عذر موجه، در دو جلسه رسیدگی متوالی حضور نیابد که در این صورت دیوان میتواند جلسه دوم را تشکیل دهد؛
ج) هر یک از داوران بدون عذر موجه، در دو جلسه رسیدگی متوالی حضور نیابد که در این صورت تشکیل دیوان از جلسه دوم به بعد بدون حضور داور غایب بلامانع است؛
د) هر یک از داوران بدون عذر موجه، در سه جلسه رسیدگی متناوب حضور نیابد که در این صورت تشکیل دیوان از جلسه سوم به بعد بدون حضور داور غایب بلامانع است؛
ه) هر یک از داوران، صراحتاً یا ضمناً اعلام نماید که دیگر در جلسات رسیدگی شرکت نخواهد کرد.
۲۸-۲- در خصوص هیات داوری، جلسات رسیدگی بدون حضور سرداور، به هیچ وجه تشکیل نمی شود.
۲۸-۳- جلسات دیوان می تواند به صورت جلسه استماع یا جلسه داوری تشکیل شود.
ماده ۲۹- رسیدگی فوری
۲۹-۱- پیش از تشکیل دیوان داوری، هریک از طرفین میتواند درخواست داوری بر اساس رسیدگی فوری را تحت این قواعد در صورت وجود هر یک از شرایط ذیل نزد دبیرخانه داوری ثبت کند:
الف) مبلغ مورد ادعا (با لحاظ مجموع مبلغ ادعا و دعوای متقابل) از حد مبلغی که کداک هر ساله از طریق انتشار در سایت رسمی خود تعیین مینماید، تجاوز ننماید؛
ب) طرفین توافق نمایند؛
ج) در موارد استثنائی که بنا بر تشخیص دبیر داوری مستلزم فوریت در رسیدگی باشد.
۲۹-۲- پس از ثبت درخواست رسیدگی فوری طبق بند فوق، دبیر باید یک نسخه از این درخواست را برای طرف دیگر ارسال نماید.
۲۹-۳- در صورتی که یکی از طرفین، درخواست رسیدگی فوری را طبق بند ۱-۲۹ نزد دبیر داوری ثبت کرده باشد، و دبیر داوری، با لحاظ نظرات طرفین و اوضاع و احوال پرونده، انجام رسیدگی فوری را ضروری بداند، شرایط زیر جاری خواهد بود:
الف) دبیر داوری میتواند مواعد مندرج در قواعد را کوتاه تر نماید؛
ب) پرونده باید به داور واحد ارجاع شود، مگر اینکه دبیر غیر از این تشخیص دهد؛
ج) دیوان داوری میتواند رسیدگی به اختلاف را صرفا بر اساس اسناد و مدارک ارائه شده توسط طرفین انجام دهد یا برگزاری جلسات به منظور استماع شهادت شهود و نظرات شفاهی کارشناسان را نیز ضروری بداند؛
د) رأی نهایی حداکثر ۶ ماه از تاریخ تشکیل دیوان داوری صادر میگردد، مگر در موارد استثنائی که دیوان داوری با مشورت دبیر داوری، موعد صدور رأی نهایی را تمدید مینماید؛ و
ه) دلایلی که رأی مبتنی بر آنها صادر شده به صورت خلاصه بیان میگردد، مگر طرفین خلاف آن را توافق کرده باشند.
۲۹-۴- در رسیدگی فوری طبق این ماده، آئین رسیدگی طبق بند ۳-۲۹ خواهد بود، حتی اگر طرفین به موجب قرارداد داوری یا شرط داوری (در صورت وجود) خلاف آن را توافق کرده باشند.
۲۹-۵- به محض درخواست یکی از طرفین مبنی بر خروج از رسیدگی فوری، دیوان پس از اعطای فرصت استماع به طرفین، میتواند، مشروط بر اینکه خدشه ای به حقوق طرفین وارد نسازد، و با مشورت با دبیر داوری، دستور ادامه رسیدگی داوری به صورت عادی (خارج از رسیدگی فوری) را صادر نماید. در این صورت، داوری باید در همان دیوان داوری ادامه یابد که به منظور رسیدگی فوری تشکیل شده بود.
۲۹-۶- اگر رسیدگی فوری به موجب بند ۱-۲۹ جریان یافته باشد و افزایش میزان خواسته در دعوی اضافی، موجب تجاوز از مبلغ موضوع قسمت (الف) از بند ۱-۲۹ قواعد حاضر گردد، موضوع داوری از رسیدگی فوری خارج میشود (مگر طرفین توافق بر ادامه رسیدگی فوری نمایند) لکن تمامی اقدامات قبلی کماکان معتبر خواهند بود. در صورت توافق طرفین بر عدم خروج، ادامه روند رسیدگی فوری منوط به پرداخت هزینه داوری بر پایه رسیدگی فوری به موجب قسمت (ب) بند ۱-۲۹ میباشد.
۲۹-۷- اگر کاهش میزان خواسته در دعوی اضافی، موجب ورود به سطح مبلغ موضوع قسمت (الف) از بند ۱-۲۹ قواعد حاضر گردد، طرفین میتوانند با توجه به ماده فوق الذکر، تقاضای رسیدگی فوری نمایند لکن تمامی اقدامات قبلی کماکان معتبر خواهند بود.
ماده ۳۰- رسیدگی طاری
مبحث اول: رسیدگی توأمان
۳۰-۱- پس از تشکیل دیوان داوری، هر یک از طرفین داوری میتواند در موارد زیر درخواست رسیدگی توأمان را نزد دیوان داوری ثبت نماید:
الف) طرف های دیگر داوری با رسیدگی توأمان موافق باشند.
ب) دو یا چند داوری در حال رسیدگی باشد.
ج) یک داوری در حال رسیدگی است و اختلافات ناشی از دو یا چند قرارداد پایه دیگر هم میتواند تحت رسیدگی داوری اول قرار گیرد.
۳۰-۲- درخواست رسیدگی توأمان باید شامل موارد زیر باشد:
الف) شماره پرونده داوریهایی که طرفین مایل به برگزاری توأمان آنها هستند؛
ب) اسامی، نشانیها، شماره تلفنها، دورنگارها، آدرسهای پست الکترونیکی (ایمیل) و سمت از همه طرف ها از جمله فرد ثالث الحاقی (در صورت وجود) و نمایندگان آنها (در صورت وجود)، و تمامی داوران ذیربط؛
ج) اطلاعات مندرج در قسمت (ج) و (د) ذیل بند ۱-۱۳ این قواعد؛
د) ارائه یک نسخه از قرارداد مربوطه؛ و
ه) دلایل توجیهی موید درخواست.
تبصره: در صورت پذیرش درخواست رسیدگی توأمان تحت شرایط مواد فوق، نیاز به پرداخت مبلغ ثبت داوری مجزا نیست.
۳۰-۳- در رسیدگی توأمان، همه داوریها در دیوان داوری که بنا به اعلام دبیر داوری، پیش از همه آغاز شده ادغام میشوند. هر یک از طرفین دعوای داوریهای ادغام شده، باید قبولی داور یا یکی از داوران اولین دیوان داوری (حسب مورد) را اخذ نموده و شرایط داوری دیوان داوری اول را بپذیرند؛ در غیر اینصورت درخواست داوری توأمان رد میشود. در هر حال، دبیر داوری میتواند با توجه به اوضاع و احوال پرونده، انجام رویه دیگری را ضروری بداند.
۳۰-۴- در صورت درخواست رسیدگی توأمان پیش از تشکیل دیوان داوری، خواهان باید با رعایت تشریفات مندرج در بند ۲-۳۰ درخواست خود را نزد دبیر داوری ثبت نماید.
۳۰-۵- در خصوص بند فوق الذکر، دبیر داوری، با لحاظ نظرات طرف ها و اوضاع و احوال پرونده، راجع به پذیرش درخواست تحت این ماده تصمیم گیری مینماید. این امر بر اختیار دیوان داوری در اتخاذ تصمیم راجع به مسائل صلاحیت خدشه ای وارد نمی سازد. تصمیم دبیر برای رد درخواست موصوف نافی حق طرف های درگیر یا غیر درگیر در داوری برای درخواست رسیدگی توأمان از دیوان داوری پس از تشکیل دیوان داوری نیست.
مبحث دوم: ورود ثالث
۳۰-۶- پس از تشکیل دیوان داوری تا پایان رسیدگی، هر شخص ثالث ذینفعی میتواند به عنوان خواهان یا خوانده، از دیوان داوری درخواست ورود به داوری نماید، مشروط بر اینکه کلیه شرایط ذیل فراهم باشد:
الف) فرد ثالث متقاضی الحاق، شرایط داوری، داور یا داوران منصوب و آیین نامه داوری را پذیرفته باشد؛
ب) ورود ثالث مورد ایراد طرفین اختلاف واقع نشده باشد؛
تبصره: تشخیص موارد فوق الذکر با دیوان داوری خواهد بود.
۳۰-۷- درخواست ورود ثالث تحت این ماده باید شامل موارد ذیل باشد:
الف) شماره پرونده داوری در حال رسیدگی؛
ب) اینکه فرد ثالث به عنوان خواهان یا خوانده ملحق میشود؛
ج) کلیه موارد مندرج در قسمت های (ب) تا (ه) ذیل بند ۲-۳۰.
مبحث سوم: جلب ثالث
۳۰-۸- پس از تشکیل دیوان داوری تا پایان جلسه اول رسیدگی، هر یک از طرف های داوری میتواند از دیوان داوری درخواست جلب یک یا چند شخص ثالث به داوری نماید، مشروط بر اینکه کلیه شرایط ذیل فراهم باشد:
الف) فرد ثالث ملحق شده، شرایط داوری، داور یا داوران منصوب و آیین نامه داوری را بپذیرد یا طبق ماده ۲۱ عمل نماید؛
ب) جلب ثالث مورد پذیرش همه طرف ها باشد، یا بنا بر تقاضای یکی از طرف های داوری و تشخیص دبیر یا دیوان داوری لازم دانسته شود.
۳۰-۹- درخواست جلب ثالث تحت این ماده باید شامل موارد مندرج در ذیل بند ۷-۳۰ باشد.
۳۰-۱۰- خواهان جلب ثالث باید ظرف مدت سه روز از تاریخ درخواست جلب ثالث، ادعای خود را نزد دبیر داوری ثبت نماید. دبیر، موضوع جلب ثالث را به مجلوب ثالث و طرف های داوری ابلاغ مینماید.
۳۰-۱۱- مجلوب ثالث حق دارد ظرف مدت ۷ روز از تاریخ دریافت ابلاغ پذیرش درخواست جلب ثالث، نسبت به پذیرش داور یا داوران موجود اقدام نماید. در غیر این صورت، مطابق ماده ۲۱ نسبت به تعیین داور یا سرداور جدید (حسب مورد) اقدام خواهد شد.
مبحث چهارم: دعوی متقابل و دعوی اضافی
۳۰-۱۲- طرح دعوی اضافی و دعوی متقابل به ترتیب بایستی مطابق با تشریفات مندرج در بندهای ۳-۱۳ و ۱-۱۴ قواعد حاضر صورت پذیرد.
مبحث پنجم: تشریفات مشترک
۳۰-۱۳- پس از درخواست رسیدگی طاری بر اساس مواد فوق، دبیر داوری یک نسخه از این درخواست را برای همه طرفین، شامل افراد ثالث ملحق شده (در صورت وجود)، جهت اطلاع ارسال مینماید.
۳۰-۱۴- درخواست رسیدگی طاری وقتی ثبت میشود که شرایط مندرج در قواعد حاضر، بنا بر تشخیص دبیر یا دیوان داوری (حسب مورد) رعایت شده یا تحقق برخی شروط برای ثبت کافی باشد.
۳۰-۱۵- در صورت درخواست رسیدگی توأمان پیش از تشکیل دیوان داوری، پرداخت تنها یک مبلغ ثبت داوری برای همه داوریهای ادغام شده کافی است. لکن چنانچه دبیر، درخواست ادغام داوریها را اعم از کلی یا جزئی رد نماید، خواهان باید مبلغ ثبت داوریهای ادغام نشده را به صورت مجزا بپردازد.
۳۰-۱۶- هزینه ثبت درخواست ورود ثالث، جلب ثالث یا دعوای متقابل طبق مواد فوق، باید جداگانه پرداخت شود.
۳۰-۱۷- در صورت پذیرش درخواست توأمان، ورود و جلب ثالث، دبیر میتواند انتصاب هر داوری که پیش از رسیدگی طاری صورت پذیرفته را لغو نماید؛ مگر آنکه طرفین، شامل افراد ثالث ملحق شده (در خصوص ورود و جلب ثالث)، به نحو دیگری توافق کرده باشند، که در اینصورت مواد ۱۷ تا ۲۱ قابل اعمال خواهند بود. مواعد مندرج در این مواد، از تاریخ دریافت تصمیم دبیر محاسبه خواهد شد.
۳۰-۱۸- تصمیم دبیر داوری، مبتنی بر لغو انتصاب داور(ان) تحت مواد فوق، اعتبار اعمال انجام شده توسط داوران یا تصمیمات اخذ شده آنان قبل از لغو انتصاب را تحت تاثیر قرار نمی دهد.
۳۰-۱۹- پس از ثبت درخواست رسیدگی طاری، دیوان داوری باید پس از اعطای فرصت استماع به تمامی طرفها در داوری، از جمله فرد ثالث ملحقشده (در خصوص ورود و جلب ثالث)، و با توجه به اوضاع و احوال پرونده در خصوص قبولی یا رد رسیدگی طاری تحت مواد حاضر تصمیم بگیرد. این امر، خدشهای بر اختیار دیوان در هرگونه اتخاذ تصمیم در رابطه باصلاحیتش وارد نمیسازد.
تبصره: هر داوری که قابل ادغام در رسیدگی توأمان نباشد باید به صورت رسیدگی داوری جداگانه تحت این قواعد ادامه یابد.
۳۰-۲۰- درخواست رسیدگی طاری، اثری بر روند داوری نخواهد داشت؛ مگر در موارد مصرح در قواعد حاضر.
ماده ۳۱- لوایح کتبی
۳۱-۱- لوایح کتبی باید طبق این ماده تنظیم شوند، مگر در مواردی که دیوان داوری، ضمن مشورت با دبیر داوری، غیر از این تشخیص دهد.
۳۱-۲- خواهان باید ظرف مدت مقرر توسط دیوان داوری، درخواست خود را که شامل موارد زیر است تسلیم دبیرخانه داوری نماید، مگر آن که این موارد قبلا طبق بند ۱-۱۳ ارائه شده باشد:
الف) شرح ادعا؛
ب) دلایل مثبته ادعا؛ و
ج) خواسته یا اقدامات مورد تقاضا همراه با تعیین مبلغ خواسته.
۳۱-۳- خوانده باید ظرف مدت مقرر توسط دیوان داوری، لایحه دفاعیه خود را که شامل موارد زیر است تسلیم دبیرخانه داوری نماید، مگر آن که این موارد قبلا طبق بند ۱-۱۴ ارائه شده باشد:
الف) شرح ادعا در مقام دفاع و یا دعوای متقابل خوانده؛
ب) دلایل مثبته در تأیید دفاع؛ و
ج) خواسته یا اقدامات مورد تقاضا.
۳۱-۴- در مواردی که خوانده، دعوای متقابل مطرح کرده باشد، خواهان باید ظرف مدت مقرر توسط دیوان، لایحه دفاعیه خود برای دعوای متقابل که شامل موارد زیر است را تسلیم دبیرخانه داوری نماید:
الف) شرح ادعا در مقام دفاع در برابر دعوای متقابل؛
ب) دلایل مثبته در مقام دفاع؛ و
ج) خواسته یا اقدامات مورد تقاضا.
۳۱-۵- طرفین میتوانند هر نوع ادعا، لایحه دفاعیه و سایر لوایح کتبی خویش را اصلاح یا تکمیل نمایند، مگر در مواردی که دیوان داوری به دلیل اطاله رسیدگی یا تضییع حق طرف دیگر یا بنا به هر دلیلی در راستای اجرای عادلانه، به صرفه و سریع روند داوری، این اصلاح یا تکمیل را نامناسب بداند. در هر حال، اصلاح یا تکمیل ادعا و لایحه دفاعیه نمی تواند به نحوی باشد که محدوده آن از قرارداد داوری یا شرط داوری فراتر رود.
۳۱-۶- دیوان داوری میتواند طرفین داوری را ملزم به ارائه هر لایحه دیگری نموده و مواعد ارائه آن را نیز مقرر کند.
۳۱-۷- اسناد و مدارک مورد استناد در لوایح تسلیمی که قبلاً ارائه نشده اند باید به لوایح مندرج در این ماده ضمیمه شوند.
۳۱-۸- اگر خواهان ظرف مدت مقرر لایحه خود را تسلیم نکند، دیوان داوری میتواند قرار ابطال درخواست داوری را صادر نماید، مگر اینکه خواهان دارای عذری باشد که به تشخیص دیوان داوری موجه شناخته شود. در این صورت، دیوان داوری جهت ارائه لایحه به خواهان مهلت مقتضی دیگری اعطا مینماید. در صورتی که خواهان قادر به ارائه ادله خود به شیوه تعیین شده از سوی دیوان داوری نباشد، مشمول این بند نبوده و دیوان داوری رسیدگی را ادامه خواهد داد.
۹-۳۱- در صورتی که خوانده نتواند (بدون عذر موجه بنا بر تشخیص دیوان) لایحه دفاعیه یا ادله خود به شیوه تعیین شده از سوی دیوان داوری را تسلیم نماید، دیوان داوری رسیدگی را ادامه خواهد داد.
ماده ۳۲- مقر داوری
۳۲-۱- مقر داوری تهران-ایران میباشد. دیوان داوری میتواند به صورت موردی، رأساً یا با تقاضای طرفین و با توجه به تمامی شرایط حاکم بر ادعا، مقر داوری را تغییر دهد.
۳۲-۲- درصورتی که توافق طرفین داوری مبتنی بر مقر دیگری غیر از ماده فوق باشد، دیوان داوری در پذیرش یا رد مقر مورد توافق مختار است. در صورت عدم پذیرش مقر داوری، دیوان داوری قرار رد داوری را صادر مینماید.
۳۲-۳- دیوان داوری میتواند نسبت به برگزاری جلسات استماع به نحو مقتضی در هر دفتری که مناسب بداند اقدام نماید.
ماده ۳۳- زبان داوری
۳۳-۱- زبان داوری، فارسی یا انگلیسی خواهد بود. دیوان داوری میتواند، رأساً یا با تقاضای طرفین و با توجه به تمامی شرایط حاکم بر ادعا، یکی از دو زبان فوق را انتخاب نماید.
۳۳-۲- درصورتی که توافق طرفین داوری مبتنی بر زبان دیگری غیر از ماده فوق باشد، دیوان داوری در پذیرش یا رد زبان مورد توافق مختار است. در صورت عدم پذیرش زبان داوری، دیوان داوری قرار رد داوری را صادر مینماید.
۳۳-۳- در صورتی که یکی از طرفین، ادله ابرازی خود را به زبانی غیر از زبان (های) تعیین شده برای داوری تسلیم نماید، دیوان داوری و در صورت عدم تشکیل دیوان داوری، دبیر داوری میتواند طرف مذکور را به ارائه ترجمه عادی یا رسمی سند مورد نظر (دارالترجمه رسمی) مطابق نظر دیوان داوری یا دبیر داوری (حسب مورد) ملزم نماید.
ماده ۳۴- نمایندگان و دستیاران طرفین
۳۴-۱- طرفین میتوانند نسبت به معرفی وکیل یا نماینده مجاز خود با ارائه وکالتنامه رسمی اقدام نمایند. در این صورت، ابلاغ به وکیل یا نماینده مزبور به منزله ابلاغ به طرفین داوری است؛ مگر دبیر یا دیوان داوری (حسب مورد، قبل و پس از تشکیل دیوان) بنا بر صلاحدید، ابلاغ به اصیل را نیز ضروری تشخیص دهد.
۳۴-۲- پس از تشکیل دیوان داوری، هرگونه تغییر یا افزایش وکلا یا نمایندگان از سوی طرفین باید فورا و به صورت کتبی به طرف دیگر، دیوان داوری و دبیر داوری اطلاع داده شود.
۳۴-۳- طرفین یا وکلای یا نمایندگان آنان میتوانند، دستیار یا دستیارانی را تعیین و به دیوان داوری اعلام نمایند. دستیار (ان) حق حضور در جلسات داوری و اظهار نظر مشورتی به طرف متبوع خود یا دیوان داوری، حسب درخواست را دارند.
۳۴-۴- اختیارات وکیل یا نماینده طرفین داوری مطلق محسوب میشود مگر اینکه در متن وکالتنامه محدودیتی اعمال شده باشد یا دیوان داوری در خصوص اختیارات آنان محدودیتی اعمال نماید.
۳۴-۵- درصورت تعدد وکلا یا نمایندگان انتخابی، طرفین داوری باید یک وکیل یا نماینده اصلی جهت طرفیت با دیوان داوری تعیین نمایند. هرگونه مکاتبه با دیوان داوری باید از طریق وکیل یا نماینده اصلی صورت پذیرد لکن کلیه مکاتبات و ابلاغات داوری میبایست به همه وکلا یا نمایندگان ارجاع گردد.
۳۴-۶- عدم حضور تمامی یا برخی از وکلا یا نمایندگان طرفین داوری مانع رسیدگی داوری نخواهد بود.
۳۴-۷- طرفین اختلاف می توانند حداکثر سه وکیل یا نماینده (در مجموع) و دو دستیار انتخاب نمایند.
ماده ۳۵- جلسات استماع
۳۵-۱- دیوان داوری، در صورت صلاحدید، جلسه استماع را به منظور ارائه شهود و یا ادله شفاهی در رابطه با اختلاف تشکیل میدهد، مگر مواردی که طرفین داوری به نحو دیگری توافق نموده و یا در این قواعد به نحوی دیگر تعیین شده باشد.
۳۵-۲- دیوان داوری پس از مشورت با طرفین، نسبت به تعیین تاریخ و محل برگزاری جلسات داوری یا جلسات استماع اقدام نموده و مراتب را به طرفین داوری ابلاغ مینماید.
۳۵-۳- در صورتی که هریک از طرفین، بدون عذر موجه بنا بر تشخیص دیوان داوری، در جلسه استماع حضور نیابند، دیوان داوری رسیدگی را ادامه داده و بر اساس دلایل و مدارک موجود نسبت به صدور رأی اقدام خواهد نمود.
۳۵-۴- دیوان داوری میتواند به نحو مقتضی تمامی جلسات داوری، جلسات استماع، اظهارات شهود، وکلا یا نمایندگان طرفین، دستیاران، داوریاران و غیره را ثبت و ضبط نماید.
۳۵-۵- تمامی جلسات داوری و جلسات استماع باید به طور غیر علنی برگزار شده و کلیه سوابق، رونوشت جلسات و یا اسناد مورد استفاده در رابطه با رسیدگی داوری محرمانه تلقی می شوند، مگر اینکه طرفین به نحو دیگری توافق کرده باشند.
۳۵-۵- درصورتی که دیوان داوری، حضور طرفین داوری یا شهود معرفی شده آنان را لازم بداند ولی بدون عذر موجه در جلسه حضور نیابند، دیوان داوری میتواند جلسه استماع را تشکیل و رسیدگی را ادامه دهد.
۳۵-۶- قصور یا امتناع هر یک از طرفین از اجرای قواعد حاضر، تصمیمات، قرارها یا آراء جزئی صادره از دیوان داوری یا حضور در جلسات استماع، مانع روند رسیدگی دیوان داوری نخواهد بود.
ماده ۳۶- شهود
۳۶-۱- پیش از جلسه استماع شهادت شهود، دیوان داوری میتواند طرفین را به معرفی و اعلام هویت شهود، موضوع شهادت آنها و ارتباط آن به موضوع مورد رسیدگی، ملزم نماید. این موارد از سوی دبیر داوری به طرف های داوری ابلاغ میگردد.
۳۶-۲- دیوان داوری میتواند درخواست شهادت شهود را پذیرش یا رد نموده و یا نسبت به تعیین شرایط جهت شهادت شفاهی در جلسات استماع اقدام نماید.
۳۶-۳- شهادت شفاهی وقتی معتبر است که به صورت حضوری در جلسه استماع صورت گرفته باشد یا از طریق وسایل ارتباطی راه دور در بستر مطمئن و قابل اتکایی همانند ویدئو کنفرانس ارائه گردد.
۳۶-۴- شهود در حین ارائه شهادت شفاهی میتوانند از سوی طرفین، وکلا یا نمایندگان آنها و دیوان داوری به نحو تعیین شده از سوی دیوان داوری مورد پرسش قرار گیرند.
۳۶-۵- دیوان داوری میتواند از شهود بخواهد تا شهادت خود را به صورت کتبی، در قالب شهادت نامه امضاشده یا سوگندنامه و یا هر قالب مورد تأیید دیگری ارائه نمایند. مطابق بند ۳-۳۶ قواعد حاضر، طرفین میتوانند از دیوان بخواهند تا شاهد مذکور از طریق حضور در جلسه استماع یا ویدئو کنفرانس و غیره (حسب ضرورت) شهادت شفاهی ارائه دهد. در صورت عدم حضور غیر موجه شاهد جهت شهادت شفاهی، دیوان داوری میتواند، حسب صلاحدید خود، نسبت به اعتبار یا رد شهادت کتبی اعلام نظر نماید و یا به طور کلی شهادت را از عداد دلایل خارج کند.
۳۶-۶- هر یک از طرفین داوری یا دیوان داوری میتوانند هر یک از شهود را با ذکر دلیل تا پایان جلسه استماع شهادت آن شاهد، جرح نمایند. در این صورت، دیوان داوری میتواند در همان جلسه یا با اعطای فرصت به شهود یا طرف دیگر داوری، دفاعیات آنان را بخواهد. پس از بررسی دلایل جرح و دفاعیات ابرازی، نظر دیوان داوری جهت پذیرش یا رد جرح شهود لازم الاتباع خواهد بود. در صورت پذیرش جرح شهود، دلیل موصوف از عداد دلایل خارج میگردد.
ماده ۳۷- داوریار
۱-۳۷- دیوان داوری میتواند یک یا چند داوریار متخصص (هیأت داوریاری) را جهت بررسی موضوعی خاص، ضمن رسیدگی داوری منصوب کند؛ و هر یک از طرفین را جهت ارائه اطلاعات مربوطه به وی یا اعطای دسترسی به آنها ملزم نماید. دبیر داوری مراتب را به طرف های داوری و داوریار ابلاغ مینماید. داوریار اختیار قبول یا رد ارجاع را داشته و موظف است رد یا قبولی خود را به دبیر داوری اعلام نماید.
۳۷-۲- داوریار منصوب شده باید گزارش خود را در موعد مقرر شده از سوی دیوان، کتبا به دیوان داوری تسلیم نماید. دیوان داوری باید از طریق دبیر داوری، رونوشتی از گزارش را به طرفین داوری یا وکلا یا نمایندگان آنان تحویل داده و اظهارنظر کتبی ایشان را بخواهد.
۳۷-۳- در موارد ضرورت بنا بر تشخیص دیوان و یا درخواست هر یک از طرفین، داوریار باید پس از تسلیم گزارش کتبی خود در جلسات استماع شرکت نماید. در جلسه استماع، طرفین میتوانند داوریار را در خصوص گزارش کتبی، مورد سوال قرار دهند.
۴-۳۷- در صورتی که هر یک از طرفین داوری نسبت به گزارش داوریار کتبا اعتراض نماید و این اعتراض مورد پذیرش دیوان داوری نیز باشد، دیوان میتواند گزارش موصوف را از عداد دلایل خارج نموده یا موضوع را به داوریار دیگر یا هیأت داوریاری ارجاع نماید.
ماده ۳۸- صلاحیت دیوان داوری
۳۸-۱- در صورتی که هر یک از طرفین، پیش از تشکیل دیوان داوری، نسبت به موجودیت و یا اعتبار قرارداد داوری، شرط داوری و یا صلاحیت مرکز داوری کداک برای رسیدگی داوری، اعتراض داشته باشد، دبیر داوری باید نسبت به اخذ ادله مثبته اقدام و پس از تشکیل دیوان، به دیوان داوری تسلیم نماید.
۳۸-۲- دیوان داوری، پس از تشکیل و پیش از ورود به رسیدگی ماهوی، در مورد صلاحیت خود، رأساً یا به موجب هرگونه اعتراضی نسبت به موجودیت، اعتبار قرارداد داوری، شرط داوری و یا صلاحیت مرکز داوری کداک تصمیم گیری مینماید.
۳۸-۳- شرط داوری ضمن یک قرارداد، به عنوان موافقتنامه ای مستقل محسوب میشود. فسخ، انقضاء یا بطلان قرارداد پایه، موجب اسقاط اعتبار شرط داوری یا قرارداد داوری نخواهد شد و صلاحیت دیوان داوری، با طرح چنین ادعایی، سلب نمی گردد.
۳۸-۴- هر گونه اعتراض در رابطه با صلاحیت دیوان داوری باید پیش از ورود به رسیدگی ماهوی و قبل از طرح ادعای ماهیتی طرفین، در قالب یک لایحه کتبی ارائه گردد.
۳۸-۵- هر گونه اعتراضی طی رسیدگی داوری، مبنی بر این که دیوان داوری به موضوعی خارج از صلاحیت خود ورود کرده است، باید در قالب لایحه کتبی ظرف مدت ۷ روز پس از ورود دیوان به موضوع ارائه گردد.
۳۸-۶- دیوان داوری، میتواند اعتراض خارج از مهلت موضوع مواد فوق را، در صورت موجه دانستن تأخیر، وارد بداند. صرف انتخاب یا مشارکت در انتخاب داور از سوی هر یک از طرفین، مانع از حق ایراد صلاحیت دیوان داوری نخواهد بود.
۳۸-۷- دیوان داوری میتواند به صورت قرار یا ضمن رأی نهایی، در مورد اعتراض موضوع بندهای ۴-۳۸ و ۵-۳۸ تصمیم گیری نماید.
۳۸-۸- هر یک از طرفین، تا حدودی که به موجب قواعد حاضر و قوانین مربوطه مجاز دانسته شده است، میتواند در خصوص صلاحیت یا عدم صلاحیت دیوان داوری، به اتخاذ تصمیم دیوان در یک دعوای اصلی یا دعوی متقابل دیگر استناد نماید.
۳۸-۹- تصمیمات دیوان داوری راجع به صلاحیت خود، در هر حال، قطعی و غیر قابل اعتراض است.
ماده ۳۹- قرار و دستور
۳۹-۱- دبیر یا دیوان داوری (حسب مورد) میتواند رأساً یا بنا به درخواست یکی از طرفین، اقدام به صدور قرار یا دستور در راستای اقدامات احتیاطی، تامینی یا موقتی که به صلاحدید دبیر یا دیوان مناسب باشد بنماید.
۳۹-۲- دبیر داوری میتواند پیش از پیش از تشکیل دیوان داوری قرارها یا دستورهای زیر را صادر نماید:
الف) قرار رد درخواست داوری:
در صورت نقص درخواست داوری و عدم رفع آن ظرف سه روز از تاریخ اعلام دبیر؛ یا در صورت وجود منع قانونی یا قضایی در رسیدگی.
ب) قرار رد درخواست طاری:
در صورت نقص درخواست طاری پیش از تشکیل دیوان داوری و عدم رفع آن ظرف سه روز از تاریخ اعلام دبیر.
ج) قرار ابطال درخواست داوری:
در صورت استرداد درخواست داوری پیش از تشکیل دیوان داوری.
د) دستور تعویق تشکیل دیوان داوری:
در صورت تحقق بند ۵-۲۴ قواعد حاضر.
۳۹-۳- دیوان داوری میتواند ضمن رسیدگی به دعوی یا جهت خاتمه جلسه استماع قرارهای زیر را صادر نماید:
الف) قرارهای اعدادی:
الف-۱) قرار الزام به ارائه دلیل:
الزام هر یک از طرفین به فراهم نمودن و یا ارائه هرگونه اسناد، دلایل، قراین و شهود در قالبهای مورد قبول دیوان،
الف-۲) قرار تحقیق و معاینه محلی:
جهت احراز موضوعی که از نظر دیوان داوری مبهم بوده یا جهت راستی آزمایی ادعای طرفین داوری.
الف-۳) قرار ارجاع امر به داوریار:
جهت اخذ گزارش کارشناسی، رأساً یا به موجب درخواست هر یک از طرفین از داوریار.
الف-۴) قرار استماع شهادت شهود:
جهت اخذ شهادت شهود در جلسه استماع.
الف-۵) قرار تامین دلیل:
جهت تحصیل دلیل.
الف-۷) قرار تامین ضمانت:
الزام هر یک از طرفین جهت ارائه ضمانت برای پرداخت هزینه های داوری و دیگر هزینه ها به نحو مقتضی تعیین شده توسط دیوان داوری.
الف-۸) قرار تعلیق رسیدگی داوری:
درموارد زیر دیوان داوری میتواند اقدام به متوقف نمودن رسیدگی تا حصول نتیجه نماید:
- درصورت تحقق ماده ۴۰ قواعد حاضر؛ یا
- توافق طرفین دعوی مبنی بر اعطای امکان سازش؛ یا
- رسیدگی داوری منوط به اثبات ادعایي باشد که رسیدگی به آن ادعا در صلاحیت دادگاه یا دیوان داوری دیگر یا سایر مراجع است؛ یا
- رسیدگی داوری به ادعاي مطرح شده محتاج به اقامه دعوي دیگری باشد.
ب) قرارهای احتیاطی، تامینی و موقتی:
ب-۱) قرار تامین خواسته:
جهت توقیف مال معین موضوع خواسته و یا معادل آن از اموال خوانده.
ب-۲) قرار دستور موقت:
جهت توقیف مال یا انجام عمل یا منع از امری به منظور جلوگیری از ضرر و زیان احتمالی یا تضییع حقوق.
تبصره ۱: در موارد زیر قرار دستور موقت یا تامین خواسته مرتفع میگردد:
- پس از گذشت شش ماه از زمان صدور قرار دستور موقت یا تامین خواسته برای دعاوی داخلی و یک سال برای دعاوی بینالمللی؛ مگر دیوان بنا بر درخواست متقاضی قرار، تمدید آنها را ضروری بداند.
- مرتفع شدن موضوع قرارها.
- صدور قرارهای قاطع دعوی یا آرای نهایی.
ج-قرارهای قاطع دعوی
ج-۱) قرار رد داوری:
- در صورت عدم امکان رسیدگی بنا بر دلایل منتسب به طرفین داوری یا بموجب موانع قانونی یا عملی.
- در مورد بند ۲-۳۲ قواعد حاضر.
- در مورد بند ۲-۳۳ قواعد حاضر.
- در مورد قسمت (الف) ذیل ۲-۴۰ قواعد حاضر.
- در مورد قسمت (ب) ذیل ۵-۴۸ قواعد حاضر.
ج-۲) قرار رد درخواست طاری:
در صورت نقص درخواست طاری پس از تشکیل دیوان داوری و عدم رفع نقص ظرف سه روز از تاریخ اعلام دیوان داوری.
ج-۳) قرار ابطال داوری:
در صورت استرداد درخواست داوری پس از تشکیل دیوان داوری یا در صورت صدور حکم قطعی قضایی علیه یکی از طرفین دعوی به گونه ای که رسیدگی داوری را منتفی سازد یا درصورت تحقق بند ۸-۳۱ قواعد حاضر.
ج-۴) قرار سقوط داوری:
در صورت استرداد درخواست داوری پس از خاتمه جلسه استماع و قبل از صدور رأی داوری، مشروط بر اینکه طرف دیگر داوری رضایت خود را از استرداد داوری اعلام نماید.
ج-۵) قرار عدم صلاحیت:
در صورت عدم تطابق درخواست داوری با قواعد کداک یا عدم اعتبار شرط یا قرارداد داوری.
۳۹-۴- دیوان داوری میتواند ضمن رسیدگی به دعوی، دستورهای زیر را صادر نماید:
الف- دستور استعلام:
جهت بررسی یا احراز دلایل و شواهدی که از نظر دیوان داوری مورد نیاز یا مقتضی است؛
ب- دستور الزام به پرداخت:
جهت پرداخت حق الزحمه و هزینههای پرداخت نشده داوری؛
۳۹-۵- دیوان داوری بنا بر تشخیص خود یا به موجب درخواست هر یک از طرفین داوری، میتواند قرارها یا دستورات صادره خود را اصلاح، تغییر، تعلیق یا رفع اثر نماید.
۳۹-۶- در موارد دیوان داوری چند نفره، اختیار صدور قرار و دستورات فوق با اکثریت مطلق آراء داوران است. در صورت عدم حصول اکثریت مطلق، تصمیم سرداور ملاک عمل خواهد بود.
۳۹-۷- تصمیمات اداری دیوان داوری تنها از طریق سرداور صورت میپذیرد.
۳۹-۸- دیوان داوری، یا هر یک از طرفین اختلاف با کسب موافقت مکتوب قبلی دیوان، میتواند از دادگاه صالح درخواست مساعدت در اجرایی نمودن قرارها و دستورات صادره دیوان داوری را بنماید.
۳۹-۹- هر یک از طرفین اختلاف با کسب موافقت مکتوب قبلی دیوان و تأیید رییس کداک، میتواند از مراجع صالح قضایی درخواست صدور قرار تامین دلیل، تامین خواسته یا دستور موقت نماید.
۳۹-۱۰- صدور قرارهای تامین خواسته و دستور موقت از سوی دیوان داوری منوط به تودیع هزینه های صدور و تأمين نقدي مناسب جهت جبران خسارت احتمالی ناشي از اجراي قرار يا دستور به طرف مقابل می باشد.
۳۹-۱۱- علاوه بر موارد فوق، دیوان اختیار دارد در موارد مقتضی هر نوع قرار یا دستوری را که لازم بداند صادر نماید.
ماده ۴۰- ورشکستگی، فوت، حجر یا زوال سمت طرفین داوری
۴۰-۱- هرگاه یکی از طرفین داوری ورشکسته، محجور یا فوت شود یا سمت یکی از آنان که به موجب آن سمت، داخل داوری شده زایل گردد، دیوان، قرار تعلیق رسیدگی را صادر و به طرف دیگر اختلاف اعلام مینماید. دیوان داوری، در مورد ورشکسته به مدیر تصفیه، درمورد محجور به قیم، درصورت فوت به وراث یا قائم مقام یا نماینده قانونی وراث و در مورد زوال سمت به اصیل، دستور معرفی وکیل یا نماینده قانونی جانشین برای ادامه جریان داوری صادر مینماید، مگر این که ورشکستگی، فوت یا حجر یا زوال سمت یکی از اصحاب دعوا تأثیری در داوری نداشته باشد که در این صورت رسیدگی ادامه خواهد یافت.
۴۰-۲- درصورتی که به هر دلیلی ظرف شش ماه از تاریخ تحقق موارد فوق الذکر، ورثه قانونی، قیم، مدیر تصفیه یا نماینده قانونی یا وکیل تعیین نگردد یا اشخاص منتخب، علیرغم تعیین، اعلام پذیرش نکرده یا اقدام به معرفی وکیل یا نماینده قانونی ننمایند به ترتیب زیر عمل میشود:
الف- در صورتی که مراتب فوق مربوط به خواهان باشد قرار رد داوری صادر میگردد.
ب- در صورتی که مراتب فوق مربوط به خوانده باشد رسیدگی ادامه مییابد.
ماده ۴۱- قانون حاکم
قانون ماهوی حاکم، قانون مورد توافق طرفین خواهد بود. در صورت عدم توافق، داور واحد یا سرداور (حسب مورد) قانون حاکم مناسب را در هر مورد تعیین خواهند نمود.
بخش ششم: صدور رأی، خاتمه جلسه استماع و خاتمه داوری
ماده ۴۲- رأی داوری
۴۲-۱- دیوان داوری باید پس از مشورت با طرفین و تشخیص کفایت مذاکرات، اظهارات و مدارک طرفین اقدام به ختم جلسات استماع نماید. ختم جلسات استماع باید از طریق دبیر داوری به اطلاع طرفین رسانده شود.
۴۲-۲- دیوان داوری میتواند، در صورت وجود جهات موجهه، رأساً یا بنا به درخواست هریک از طرفین، پیش از صدور رأی، رسیدگی را، حداکثر برای یک بار، دوباره به جریان بیاندازد. تصمیم دیوان داوری مبنی بر به جریان انداختن رسیدگی باید از طریق دبیر داوری به اطلاع طرفین برسد. در رأی صادره نهایی باید جهات موجهه تجدید جلسات استماع قید گردد.
۳-۴۲- جلسه صدور رأی، در حکم جلسه رسیدگی است.
۴۲-۴- پیش از صدور رأی، دیوان داوری باید پیش نویس آن را، ظرف مدت ۳۰ روز از تاریخ ختم جلسات استماع به دبیر داوری ارائه نماید. دبیر داوری ظرف مدت یک هفته، نظرات مشورتی خود را در ماهیت به دیوان داوری تسلیم می کند. دیوان می تواند نظرات مشورتی دبیر را قبول یا رد نماید. در هر حال، صدور رأی داوری منوط به اخذ تأیید دبیر از نظر شکلی می باشد.
۵-۴۲- رأی باید کتبی و مستدل بوده و با در نظر داشتن رویه نگارش حقوقی صادر گردد.
۴۲-۶- دیوان داوری میتواند در خصوص یک موضوع داوری، آراء جداگانه ای در مورد مسائل مختلف ذیل آن و در زمانهای مختلف صادر نماید؛ مگر این که طرفین به نحو دیگری توافق نموده باشند.
۷-۴۲- دیوان داوری باید حداکثر ظرف شش ماه از تاریخ تشکیل، رأی نهایی را صادر نماید؛ مگر اینکه این مدت بنا بر تشخیص دیوان داوری، حداکثر برای دو بار و مجموعا تا یک سال دیگر، تمدید گردد یا طرفین درخصوص تمدید به نحو دیگری توافق کرده باشند.
۸-۴۲- صدور رأی داوری با نظر اکثریت مطلق داوران (در مورد دیوان داوری چندنفره) خواهد بود. ارسال نظریه مخالف یا موافق از سوی هر یک از داوران به سرداور به منزله حضور آنان در جلسه صدور رأی می باشد. در صورت تساوی آراء، نظر سرداور ملاک صدور رأی نهایی می باشد.
۹-۴۲- داور یا داوران مخالف بایستی نظرات خود را به صورت مکتوب به سرداور اعلام نمایند. سرداور نیز باید به نظرات مخالف در متن رأی داوری اشاره نموده و رأی داوری با قید تعداد داوران موافق و مخالف به امضا کلیه داوران برسد. لکن، عدم امضای رأی از سوی آنان، مانع صدور رأی داوری نهایی و ابلاغ نخواهد بود.
۴۲-۱۰- رأی صادره در چند نسخه اصل (به تعداد داوران و کلیه طرفهای داوری به علاوه یک نسخه جهت کداک) به دبیر داوری تحویل داده میشود. دبیر، نسخههای امضا شده را، پس از تسویه حساب کامل هزینههای داوری، به طرفین ابلاغ مینماید.
۴۲-۱۱- با پذیرش داوری تحت قواعد حاضر، طرفین میپذیرند که هر رأی صادره، از تاریخ صدور (با لحاظ ماده ۴۳) نهایی و تعهد آور بوده و متعهد میگردند که ظرف مدت بیست روز از تاریخ ابلاغ، رأی را اجرا نمایند. طرفین همچنین تا جایی که اسقاط حق معتبر باشد، حق اعتراض نزد مراجع قضایی در رابطه با رأی صادر شده را به طور غیر قابل فسخ از خود ساقط مینمایند.
۴۲-۱۲- مرکز داوری کداک میتواند با رضایت طرفین و دیوان داوری، هر رأیی را با درج نام طرفین و سایر اطلاعات منتشر نماید.
۴۲-۱۳- هر یک از داوران میتوانند، بیانیه یا رأی اختصاصی خود را (حسب مورد) صادر نمایند. این رأی یا بیانیه تنها با نظر کداک قابل انتشار خواهد بود.
۴۲-۱۴- درصورتی که داور یا داوران پس از ختم جلسات استماع و پیش از صدور رأی، استعفا داده، فوت نمایند یا از امضای رأی استنکاف نمایند:
الف) داور واحد باشد:
داور جانشین از سوی دبیر داوری جهت صدور رأی تعیین میگردد.
ب) داور واحد نباشد:
رای اکثریت مطلق داوران ملاک خواهد بود و در صورت تساوی آراء مخالف و موافق:
ب-۱) اگر داور مستعفی، متوفی یا مستنکف، سرداور نباشد: رأی داور یا داورانی که مورد تأیید سرداور باشد، ملاک رأی قاطع است.
ب-۲) اگر داور مستعفی، متوفی یا مستنکف، سرداور باشد: دبیر در حکم جانشین سرداور محسوب شده و رأی داور یا داورانی که مورد تأیید وی باشد، ملاک رأی قاطع است.
۱۵-۴۲-معاذیر غیرموجهه، مسقط تکلیف حضور در جلسه صدور رأی یا امضای رأی صادره از سوی معذور نیست. در صورت وجود معاذیر موجهه بنا بر تشخیص دبیر داوری، جلسه صدور رأی داوری تا ۱۴ روز به تعویق میافتد؛ مگر اینکه از محدوده زمانی مقرر در بند ۴۲-۷ متجاوز گردد یا معاذیر موجهه تا ۱۴ روز قابل رفع نباشد که در این صورت مطابق مفاد بند فوق عمل میشود. درصورتی که بنا بر موجبات مطروحه در بندهای ۱۴-۴۲ و ۱۵-۴۲ و علیرغم طی تشریفات موصوف، معیار اکثریت مطلق داوران جهت صدور رأی حاصل نشود، دبیر داوری، داور یا داوران مربوطه را جرح و نسبت به تعیین داور جدید ظرف مدت ۱۴ روز اقدام می نماید. دیوان داوری با داوران جدید تشکیل جلسه داده و نسبت به صدور رأی اقدام می نماید.
ماده ۴۳- اصلاح و تفسیر آراء و آرای تکمیلی
۴۳-۱- هر یک از طرفین میتواند ظرف مدت ۳۰ روز از تاریخ ابلاغ رأی نهایی، با اعلان کتبی به دبیر داوری، در مواردی از قبیل اشتباه محاسباتی، اداری، تایپی و هر گونه اشتباه مشابه دیگر، از دیوان داوری درخواست اصلاح رأی نماید. دبیر داوری، طرفهای دیگر داوری را از این موضوع مطلع میسازد. اگر دیوان داوری درخواست فوق الذکر را موجه بداند، باید ظرف مدت ۳۰ روز از زمان دریافت درخواست، رأی اصلاحی صادر کند. هر رأی اصلاحی جزئی لاینفک از رأی صادره قبلی محسوب میگردد.
۲-۴۳- دیوان داوری می تواند رأساً اشتباهات ذکر شده در ماده فوق را به تشخیص خود یا بنا بر پیشنهاد دبیر داوری ظرف مدت حداکثر ۳۰ روز از صدور رأی، اصلاح نماید.
۴۳-۳- هر یک از طرفین میتوانند ظرف مدت ۳۰ روز از تاریخ ابلاغ رأی نهایی، با اعلان کتبی به دبیر داوری، از دیوان داوری صدور رأی تکمیلی در مورد خواستههای مطروحه در داوری که موضوع رأی نبوده است را درخواست نمایند. این درخواست از سوی دبیر داوری به طرف یا طرفهای دیگر نیز اعلام میگردد. اگر دیوان داوری درخواست فوق الذکر را موجه بداند باید رأی تکمیلی را حداکثر ظرف مدت ۴۵ روز از زمان دریافت درخواست صادر نماید.
۴۳-۴- هر یک از طرفین میتواند ظرف مدت ۳۰ روز از ابلاغ رأی نهایی، با اعلان کتبی به دبیر داوری از دیوان داوری درخواست تفسیر رأی نماید. این درخواست از سوی دبیر داوری به طرف یا طرفهای دیگر نیز اعلام میگردد. اگر دیوان داوری درخواست فوق الذکر را موجه بداند باید تفسیر رأی فوق را کتبأ ظرف مدت حداکثر ۴۵ روز از زمان دریافت درخواست صادر نماید. این تفسیر بخشی از رأی خواهد بود.
۴۳-۵- دبیر داوری در صورت نیاز یا بنا بر درخواست دیوان داوری، میتواند مهلت تفسیر، اصلاح یا صدور رأی تکمیلی توسط دیوان داوری را تمدید نماید.
۴۳-۶- الزامات ماده ۴۲ در مورد هر گونه تفسیر رأی، اصلاح یا صدور رای تکمیلی نیز صادق میباشد.
۴۳-۷- در صورت درخواست تفسیر، اصلاح یا تکمیل آراء داوری پس از انقضای مهلتهای فوق الذکر، دیوان داوری صلاحیت رسیدگی به موضوع را نداشته و رأی صادره قابل اجرا خواهد بود.
۴۳-۸- دیوان داوری پس از انقضای سه ماه از تاریخ ابلاغ رأی نهایی منحل و اعلام خاتمه داوری از سوی دبیر داوری اعلام می گردد؛ مگر اینکه به موجب بند ۵-۴۳ اعتبار دیوان داوری تا انقضای مدت تمدیدی ادامه یابد.
ماده ۴۴- داوری همسان
۴۴-۱- در مواردی که خواهان در همه داوریها یک شخص حقیقی یا حقوقی و خوانده بیش از دو نفر باشد یا خوانده در همه داوریها یک شخص حقیقی یا حقوقی و خواهان بیش از دو نفر باشد، حل و فصل اختلاف بر پایه داوری همسان با تحقق کلیه شرایط زیر امکان پذیر است:
الف) هر اختلاف مبتنی بر قرارداد پایه مجزا باشد؛
ب) شرط داوری در همه قراردادهای پایه به مرکز کداک ارجاع داده شده باشد یا توافق بعدی طرفین اختلاف بر ارجاع به مرکز کداک باشد؛
ج) موضوع اختلافات یکسان بوده یا دارای ارتباط کامل باشند؛ به گونه ای که صدور رأی واحد داوری، کفایت حل همه اختلافات را بنماید.
۴۴-۲- در صورت درخواست خواهان(ها) مبنی بر داوری همسان، دبیر داوری، موضوع را از حیث تطابق با شروط مذکور در بند فوق بررسی نموده و در صورت تأیید، ضمن ثبت درخواست داوری همسان اقدامات زیر را انجام میدهد:
الف) در صورت تعدد خواهان، موضوع درخواست را در سایت باشگاه با عنوان "اعلام عمومی پذیرش داوری همسان" درج نموده و مهلت ۳۰ روزه برای پیوستن خواهان(های) احتمالی به داوری همسان اعطا می نماید. این مهلت با نظر دبیر داوری برای یک بار قابل تمدید خواهد بود.
ب) در صورت تعدد خوانده، موضوع داوری همسان را به خوانده ها ابلاغ می نماید.
۴۴-۳- در مواردی که خواهان در همه داوریها یک شخص حقیقی یا حقوقی و خوانده بیش از دو نفر باشد، ضمن رعایت مفاد بند ۱۳-۱، اخذ قبولی کتبی خواهان برای ثبت داوری همسان نیز ضروری است.
۴۴-۴- خواهانها یا خواندهها میتوانند در داوری همسان، حداکثر سه وکیل به صورت جمعی انتخاب و به صورت کتبی با درج امضای همه خواهانها یا خواندهها در ذیل آن به دبیر داوری اعلام نمایند.
۴۴-۵- در داوری همسان، نیازی به اجازه بعدی خوانده(ها) برای رسیدگی به اختلاف از طریق داوری همسان وجود نداشته و اراده خواهان(ها) در رسیدگی به شکل همسان کفایت مینماید.
ماده ۴۵- سازش
۴۵-۱- طرفین اختلاف میتوانند ابتدائاً درخواست رسیدگی بر پایه سازش را به کداک ارائه کند. درخواست سازش پس از ارائه مستندات مندرج در بند ۱-۱۳ قواعد حاضر از سوی دبیر داوری ثبت می گردد. سازش گر حسب توافق طرفین با تایید کداک یا با انتخاب کداک تعیین می شود و ظرف دوماه رای سازشی را صادر خواهد کرد. طرفین اختلاف حداکثر ظرف دوهفته از ابلاغ رای سازشی می توانند نظر خود را نسبت به رای سازشی به دبیر داوری اعلام نمایند. چنانچه رای سازشی مرکز مورد توافق طرفین باشد، گواهی سازش یا رأی داوری برپایه سازش از سوی دیوان داوری صادر شده و ختم رسیدگی بر پایه سازش اعلام میگردد.
۲-۴۵-عدم سازش طرفین اختلاف خدشه ای به حق مراجعه هر یک یا هردوی آنها به مرکز کداک جهت رسیدگی بر پایه داوری وارد نخواهد ساخت.
۳-۴۵-رسیدگی سازشی طبق این بند تابع تشریفات داوری تحت قواعد حاضر نیست. در عین حال، سازش گر رسیدگی را بر پایه سازش با لحاظ تشریفات مدنظر خود انجام خواهد داد.
۴۵-۴- طرفین میتوانند در هر مرحله از داوری، درخواست سازش (از طریق کداک یا غیر آن)، نمایند. بر این مبنا دیوان قرار تعلیق امر داوری را صادر خواهد کرد. در صورت وقوع سازش، طرفین می توانند ضمن ارائه رای سازشی مورد تایید خود یا با ارائه سازش نامه خود، از دیوان داوری درخواست صدور گواهی سازش یا رأی داوری برپایه سازش نمایند. صدور گواهی یا آرای موصوف منوط به پرداخت هزینه صدور و نیز هزینههای متناسب مربوط به داوری تا تاریخ سازش خواهد بود. در هر دو صورت، ختم رسیدگی داوری از سوی دیوان داوری اعلام و از طریق دبیر داوری ابلاغ خواهد شد.
۵-۴۵- درصورتی که ظرف مدت دو ماه از تاریخ صدور قرار تعلیق داوری، بنا بر استعلام کتبی دبیر داوری از طرفین، حل اختلاف از طریق سازش منتفی شده باشد، دیوان داوری رسیدگی امر داوری را از سر خواهد گرفت. این مدت با نظر دیوان قابل تمدید خواهد بود.
۶-۴۵- درصورت عدم پاسخگویی طرفین نسبت به استعلام موصوف ظرف دو هفته یا سازش طرفین خارج از کداک یا عدم سازش طرفین تا انقضای مهلت دوماهه فوق الذکر و تمدید احتمالی مربوطه، ختم رسیدگی داوری از سوی دیوان داوری صادر و از طریق دبیر داوری ابلاغ خواهد شد. رسیدگی مجدد به هر دلیلی مستلزم رعایت تشریفات داوری از ابتدا خواهد بود.
۷-۴۵- رسیدگی سازشی طبق این بند تابع تشریفات داوری تحت قواعد حاضر نیست. در عین حال، دیوان داوری رسیدگی را بر پایه سازش با لحاظ تشریفات مدنظر خود ادامه خواهد داد.
۴۵-۸- رأی داوری بر پایه سازش بر اساس صلح رافع دعوی صادر شده و برای طرفین اختلاف الزام آور است.
۴۵-۹- رأی سازشی یا رای داوری برپایه سازش میتواند مشتمل بر دلایل حقوقی نبوده و صرفاً توافقات طرفین دعوی در آن درج گردد.
۴۵-۱۰- در صورت عدم تحقق سازش، کلیه تعهدات، ابراء و چشم پوشیهایی که هر یک از طرفین در مقام سازش، چه کتبی و چه شفاهی، پذیرفته اند، نمی تواند به عنوان دلیل در رسیدگی و صدور رأی داوری مورد استناد قرار گیرد.
ماده ۴۶- آمبودزمان
هر یک از ارگان ها، شرکت ها و موسسات می توانند کلیه یا بخشی از اختلافات فیمابین خود با اشخاص حقیقی یا حقوقی را به کداک جهت حل اختلاف بر پایه سازش ارجاع نمایند. در این صورت، مرکز کداک سازوکار اداری، آیین نامه یا دستورالعمل مستقلی را برای آن ارگان، شرکت و موسسه ایجاد و به تأیید مسوولین ذیربط رسانده و بر اساس آن نسبت به سازش با طرف های اختلاف آنان حسب ارجاع اختلاف به مرکز کداک اقدام می نماید.
ماده ۴۷- نظریه داوری
۴۷-۱- طرفین اختلاف می توانند بموجب قرارداد پایه، قرارداد داوری یا تراضی بعدی، موارد زیر را به داوری تحت قواعد حاضر واگذار نمایند:
الف- تشخیص رویدادهای قرارداد از طریق داوری (مانند تشخیص تخلف، فورس ماژور، تقصیر، عدم انجام تعهد، تاخیر در انجام تعهد، تغییر اوضاع و احوال قراردادی، هارد شیپ و هر موضوع قراردادی دیگر)
ب- اصلاح، تغییر، تعدیل یا نگارش ماده جایگزین در قرارداد.
۴۷-۲- به منظور شروع داوری، خواهان باید درخواست داوری خویش که متضمن موارد ذیل باشد را نزد دبیر داوری ثبت نماید:
الف) درخواست ارجاع موضوع به داوری؛
ب) اسامی، نشانیها، شماره تلفنها، شمارههای دورنگار و آدرس ایمیل (در صورت اطلاع) طرفین و نمایندگان آنها (به همراه دلیل نمایندگی)؛
ج) اساسنامه، آگهی تاسیس و آخرین روزنامه رسمی حاوی اسامی مدیران شرکت و صاحبان امضای مجاز خواهان؛
د) ارجاع به شرط قراردادی یا قرارداد داوری مورد استناد و یک نسخه از آن؛
ه) ارجاع به قرارداد و یا اسناد و مدارک مرتبط و تسلیم یک نسخه از آنها؛
و) لایحه مختصری در توصیف ماهیت کلی و شرایط و چگونگی موضوع ارجاعی؛
ز) رسید پرداخت هزینههای مربوطه طبق مفاد پیوست هزینه های این قواعد؛
ح) هر گونه توضیحی راجع به زبان داوری، قانون حاکم بر ماهیت و غیره.
۴۷-۳-رسیدگی تحت این ماده توسط داور واحد صورت می گیرد؛ حتی اگر هیات داوری مورد توافق طرفین باشد.
۴۷-۴-داوری تحت این ماده مشمول الزامات رسیدگی مندرج در قواعد حاضر نیست؛ مگر داور جهت بررسی موضوع، لازم بداند.
۴۷-۵-نظریه داوری ظرف یکماه از تاریخ انتصاب داور صادر و از سوی دبیر داوری به طرفین ابلاغ می گردد. این نظریه لازمالاتباع است.
۴۷-۶-در خصوص این ماده ضرورتی به تعیین مقام عالی ناصب نیست و دبیر داوری عهده دار کلیه اختیارات مقام عالی ناصب است.
ماده ۴۸- هزینههای داوری
۴۸-۱- «هزینههای داوری» شامل موارد ذیل میباشد:
الف) هزینه ثبت؛
ب) حق الزحمه داور(ان)؛
ج) هزینههای اداری؛
د) حق الزحمه و هزینه های مربوط به داوریار؛
ه) هر گونه هزینه دیگری که به درخواست دیوان داوری یا دبیر مورد نیاز باشد.
۴۸-۲- ۵۰ درصد هزینههای داوری توسط خواهان و ۵۰ درصد دیگر توسط خوانده پرداخت میگردد، مگر این که دبیر یا دیوان داوری به نحو دیگری تعیین نماید. هر یک از طرفین میتواند تمام یا بخشی از هزینههای داوری را در صورت عدم پرداخت طرف مقابل بپردازد. در این صورت، میتواند از دیوان بخواهد هزینههای پرداختی را در رأی نهایی لحاظ نماید.
۴۸-۳- دبیر داوری پس از پرداخت کامل هزینههای داوری موضوع ماده فوق، رأی داوری صادره را ابلاغ مینماید. رأی داوری میتواند مشتمل بر الزام محکوم علیه به پرداخت هزینههای طرف محکوم له اعم از هزینههای داوری و حق الوکاله وکیل یا الزام یک طرف به پرداخت هزینههای داوری که قبلاً از سوی طرف دیگر به جای وی پرداخت شده (موضوع بند ۲-۴۸)، میباشد؛ مشروط بر اینکه این خواسته تا پیش از صدور رأی نهایی کتبا درخواست شده باشد.
۴۸-۴- هزینه های داوری مطابق پیوست هزینههای داوری خواهد بود. این مبلغ از سوی طرفین داوری، با نظر دبیر داوری، پیش از تشکیل دیوان یا در فواصل متعدد در حین داوری، پرداخت میگردد.
۴۸-۵- اگر هر یک از طرفین، هزینههای داوری را جزئأ يا کلا نپردازد و طرف دیگر نیز پرداخت آن را به موجب بند ۲-۴۸ متقبل نگردد:
الف) دیوان داوری میتواند رسیدگی را جزئا یا کلا معلق نماید؛ و
ب) دبیر داوری، رأساً یا پس از مشورت با دیوان داوری (در صورت تشکیل)، محدوده زمانی مناسبی را جهت پرداخت هزینههای داوری تعیین و به طرفین داوری اعلام مینماید. در صورت عدم پرداخت هزینههای داوری طی زمان مقرر، قرار رد داوری صادر خواهد شد.
۴۸-۶- در تمامی موارد، هزینههای داوری نهایتأ توسط دبیر داوری در زمان خاتمه جلسه استماع و پیش از صدور رأی داوری بر اساس پیوست هزینهها محاسبه و تعیین میگردد. در صورتی که هزینه داوری از میزان پرداخت شده قبلی کمتر باشد، مابه التفاوت مسترد میگردد.
۷-۴۸- هزینه های ثبت و اداری به حساب مرکز کداک تودیع می گردد. هر گونه سود ناشی از نگهداری هزینه های داوری در حساب متعلق به کداک خواهد بود. حق الزحمه داوران و داوریاران مستقیما به حساب آنان واریز شده و رسید پرداخت آن در اختیار دبیر داوری قرار می گیرد.
بخش هفتم: مقررات نهایی
ماده ۴۹- تحدید مسئولیت
۴۹-۱- تمامی کارکنان کداک، دیوان داوری، کارشناسان، داوریاران، دبیر دایمی، دبیر موقت، مقام ناصب داور، مقام عالی ناصب؛ و تمامی اشخاص منصوب توسط آنان و کلیه اشخاص مرتبط با کداک و دیوان داوری در قبال اشخاص ثالث مسئول اقدام یا عدم اقدام مرتبط با داوری مطابق قواعد حاضر نمی باشند، مگر درمواردیکه این تحدید، مخالف قانون امری حاکم باشد.
۴۹-۲- مسوولیت داوران، کارکنان و سازمان کداک در قبال طرفین اختلاف، برابر آیین نامه انضباطی کداک خواهد بود.
ماده ۵۰- محرمانگی و حقوق معنوی
۵۰-۱- جلسات دیوان داوری غیر علنی است، مگر بنا بر تقاضای هر یک از طرفهای دعوی و تأیید دیوان داوری.
۵۰-۲- کلیه مکاتبات، مراسلات، اظهارنظرهای شفاهی و کتبی، آرای سازشی، قرارها و دستورات، نظریه های داوری، بیانیه ها، آرای اختصاصی یا آرای صادره دیوان یا هر یک از داوران یا دبیر داوری محرمانه تلقی شده و هیچ یک از طرفین و اشخاص مذکور در مواد ۶ تا ۱۲ قواعد حاضر، نباید بدون رضایت کتبی طرفهای دعوی و کداک، مراتب فوق را نزد شخص ثالثی افشا نمایند؛ مگر این که یکی از موارد ذیل صادق باشد:
الف) به منظور تنظیم درخواست نزد دادگاه ذیصلاح هر کشوری جهت اجرای رأی داوری؛
ب) به منظور تنظیم دادخواست نزد دادگاه ذیصلاح هر کشوری جهت اعتراض به رأی داوری؛
ج) طبق دستور یا حکم صادره توسط دادگاه صالح؛
د) جهت تعقیب یا اعمال حق یا اقامه دعوى نزد مراجع ذیصلاح قانونی؛
ه) مطابق مفاد قوانین آمره دولتی یا طبق دستورات الزام آور نهادها یا مقامات نظارتی ذیصلاح.
۵۰-۳- دیوان داوری اختیار اخذ و وصول تضمین جهت وجه التزام ناشی از نقض تعهد عدم افشاء هر یک از طرفهای دعوی را بنا بر تشخیص خود دارد.
۵۰-۴- کلیه حقوق مادی و معنوی مربوط به قواعد حاضر، رویههای داوری، صورتجلسات رسیدگی، آراء و قرارهای صادره، بیانیهها، آرای اختصاصی، آرای سازشی، آرای داوری بر پایه سازش، نظریه های داوری، برند و نام کداک، کلیه اسامی مندرج در ماده ۴ قواعد حاضر، تماما و اختصاصا به باشگاه داوری قراردادنویسان ایرانیان تعلق داشته و احدی حق استفاده از آنها را بدون اخذ مجوز قبلی کتبی از کداک نخواهد داشت.
ماده ۵۱- سایر مقررات
۵۱-۱- به جز موارد مندرج در قواعد حاضر، تصمیمات دبیر داوری (دایمی یا موقتی) برپایه قواعد کداک، برای طرفین و دیوان داوری نهایی و الزام آور میباشد. دبیر داوری ملزم به ارائه دلیل جهت تصمیمات خود نیست؛ مگر دیوان داوری طور دیگری تعیین نماید یا در قواعد حاضر تصریح شده باشد.
۵۱-۲- هرگونه اعتراض تحت قواعد حاضر از سوی هر یک از طرفینهای دعوی، خارج از محل و زمان مقرر خود، مسموع نبوده و عدم اعمال حق در زمان و محل مقرر به معنای اسقاط آن حق از سوی آنان خواهد بود.
۵۱-۳- در تمامی مواردی که صراحتاً در قواعد حاضر نیامده است، دبیر داوری و دیوان داوری با توجه به ماهیت و روح قواعد حاضر و قانون شکلی حاکم بر مقر داوری عمل نموده و تلاش خود را جهت حصول اطمینان از ختم سریع، منصفانه و به صرفه رسیدگی داوری و قابلیت اجرای آرای صادره به کار میبندند.
۵۱-۴- در صورت هر گونه اختلاف یا مغایرت بین نسخ قواعد حاضر به زبانهای مختلف، اولویت به شکل زیر خواهد بود:
الف) طرفین ایرانی باشند: نسخه فارسی؛
ب) حداقل یکی از طرفین تبعه خارجی باشد: نسخه انگلیسی.