نظریه داوری
توضیح ساده:
گاهی در متن قراردادها درج می گردد که درصورت تشخیص یکی از طرفین یا شخص ثالث راجع به نقض تعهدات قراردادی یکی از طرفین قرارداد، طرف دیگر حق دارد قرارداد را فسخ کرده یا خسارات قراردادی مطالبه نماید. در این نوع از مواد قراردادی، همیشه دغدغه طرفین قرارداد این است که چه کسی را به عنوان تشخیص دهنده در متن قرارداد انتخاب کنند. قاعدتا طرفین قرارداد راضی نیستند که هر کدام از آنها به صورت یکطرفه تعیین تکلیف راجع به عمل شخص مقابل قرارداد بنماید. از طرف دیگر، اگر موکول به توافق طرفین بشود، باز هم راه حل خوبی نیست. چون احتمالا توافق ضعیف خواهد بود. بنابراین، پیشنهاد مرکز داوری کداک بر اینست که طرفین قرارداد، تشخیص موضوعات قراردادی را به داوران کداک بسپارند تا داورا یا داوران نظریه داوری را صادر نمایند. مثلاً فرض کنید که در قرارداد قید شده باشد که : «درصورت بروز فورس ماژور، هر یک از طرفین قرارداد می توانند قرارداد را فسخ نمایند.» اولین اختلافی که ممکن است طرفین با آن مواجه شوند اینست که طرف اول مدعی است که فورس ماژور رخ داده است ولی طرف دوم اعتقادی به وقوع آن ندارد. بدیهی است که نمی توان صرفاً با ادعای طرف اول بگوییم فورس ماژور رخ داده است و از طرف دیگر هم نمی توان نظر طرف دوم را مبنی بر عدم تحقق فورس ماژور پذیرفت. تنها راه حل اینست که شخص ثالثی برای تشخیص تحقق فورس ماژور انتخاب کرد. لذا در این راستا انتخاب داوران کداک بسیار مفید بوده و به عنوان یک فرد بیطرف می تواند جلوی اختلاف طرفین را بگیرد.
ماده ۴۷ قواعد داوری کداک
نظریه داوری
۴۷-۱- طرفین اختلاف می توانند بموجب قرارداد پایه، قرارداد داوری یا تراضی بعدی، موارد زیر را به داوری تحت قواعد حاضر واگذار نمایند:
الف- تشخیص رویدادهای قرارداد از طریق داوری تحقق موضوعی از موارد قراردادی (مانند تشخیص تخلف، فورس ماژور، تقصیر، عدم انجام تعهد، تاخیر در انجام تعهد، تغییر اوضاع و احوال قراردادی، هارد شیپ و هر موضوع قراردادی دیگری)
ب- اصلاح، تغییر، تعدیل یا نگارش ماده جایگزین در قرارداد.